qodsna.ir qodsna.ir

سیاست های راهبردی حاج قاسم
پایداری مقاومت و گسترش نفوذ ایران

خبرگزاری قدس(قدسنا)

 

امیر فتحی کارشناس مسائل بین الملل در ششمین سالگرد شهادت فرمانده نیروی قدس سپاه نوشت: سیاست‌های راهبردی حاج قاسم سلیمانی در منطقه غرب آسیا، به‌طور کلی، بر تقویت نفوذ ایران در برابر تهدیدات امنیتی، ایجاد محور مقاومت، حمایت از گروه‌های شیعه و حفظ استقلال و حاکمیت ملی کشورهای منطقه متمرکز بود و این سیاست‌ها ایران را به یکی از بازیگران کلیدی در تحولات خاورمیانه تبدیل کرد.

 

امیر فتحی در این تحلیل آورده است:

حاج قاسم سلیمانی، فرمانده سابق نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران، به عنوان یکی از تاثیرگذارترین شخصیت‌های نظامی ایران در خاورمیانه شناخته می‌شد. سیاست‌های راهبردی او در منطقه بر مبنای اهداف امنیتی اقتصادی و ایدئولوژیک جمهوری اسلامی ایران و نیز تقویت جایگاه ایران در برابر تهدیدات خارجی، به ویژه از سوی آمریکا و کشورهای غربی، بوده است. در ادامه به برخی از این سیاست‌ها می‌پردازیم:

 

۱)تقویت محور مقاومت:
یکی از مهم‌ترین استراتژی‌های حاج قاسم سلیمانی، تقویت محور مقاومت در منطقه خاورمیانه بود. محور مقاومت به مجموعه‌ای از گروه‌ها و کشورهایی گفته می‌شود که در برابر سیاست‌های آمریکا و اسرائیل ایستادگی کرده‌اند. این محور شامل کشورهای لبنان (حزب‌الله)، سوریه (دولت بشار اسد)، عراق (گروه‌های شیعه)، یمن (انصارالله) و برخی دیگر از گروه‌های مقاومت در منطقه است. حاج قاسم سلیمانی به عنوان فرمانده نیروی قدس نقش عمده‌ای در هدایت، آموزش، و حمایت از این گروه‌ها داشت.

 

۲) مقابله با تهدیدات امنیتی:
در پاسخ به تهدیدات امنیتی موجود، از جمله حضور نیروهای آمریکایی در منطقه و گروه‌های تروریستی مانند داعش، حاج قاسم سلیمانی با ایجاد ائتلاف‌های محلی و بین‌المللی برای مقابله با این تهدیدات، به ویژه در سوریه و عراق، عمل کرد. وی بر این باور بود که اگر ایران به طور مستقیم وارد مقابله با تهدیدات نشود این تهدیدات به داخل مرزهای ایران منتقل خواهند شد.

 

۳) ایجاد و تقویت حضور نظامی در مناطق استراتژیک:
حاج قاسم سلیمانی به ایجاد پایگاه‌های نظامی و حضور مستشاری در کشورهای منطقه، به ویژه سوریه و عراق، اهتمام داشت. این حضور به ایران این امکان را می‌داد که نفوذ خود را در این کشورها گسترش دهد و در عین حال، به عنوان یک بازیگر کلیدی در تحولات منطقه‌ای شناخته شود. حضور نظامی ایران در این مناطق، به ویژه در جنگ‌های داخلی سوریه و عراق، از اهمیت زیادی برخوردار بود.

 

۴)سیاست نفوذ از طریق روابط با گروه‌های غیر دولتی:
حاج قاسم سلیمانی به جای صرفاً حمایت از دولت‌های ملی، به تقویت روابط با گروه‌های شبه‌نظامی و نیروهای غیردولتی در منطقه توجه داشت. این رویکرد به ایران اجازه می‌داد که نفوذ خود را فراتر از دولت‌ها گسترش دهد و همزمان با ایجاد شرایط غیرمستقیم، امنیت ملی ایران را تقویت کند. برای مثال، حمایت از گروه‌هایی مانند حزب‌الله در لبنان یا حشدالشعبی در عراق، به ایران این امکان را می‌داد که در مقابل تهدیدات منطقه‌ای به طور غیرمستقیم و از طریق متحدان خود وارد عمل شود.

 

۵) تقویت ایدئولوژی اسلامی و شیعی:
حاج قاسم سلیمانی از نظر ایدئولوژیک، به دنبال ترویج اصول انقلاب اسلامی و حمایت از جوامع شیعه در سراسر منطقه بود. این سیاست به تقویت روابط ایران با کشورهای شیعه‌نشین یا کشورهای با جمعیت شیعه قابل توجه، مانند عراق، بحرین و لبنان، کمک کرد. این موضوع همچنین به ایران این امکان را می‌داد که به عنوان یک مدافع اصلی مسلمانان شیعه در برابر تهدیدات و فشارهای خارجی شناخته شود.

 

۶) آموزش و کمک‌های نظامی به گروه‌های محلی:
یکی از استراتژی‌های مهم سلیمانی، آموزش نیروهای نظامی محلی و ارائه کمک‌های تسلیحاتی به گروه‌های هم‌پیمان بود. این استراتژی، به ویژه در عراق و سوریه، برای مبارزه با داعش و دیگر گروه‌های تروریستی موثر واقع شد. به این ترتیب، ایران قادر بود که نیروهای محلی را برای مقابله با تهدیدات تروریستی به کار گیرد و هزینه‌های خود را کاهش دهد.

 

۷)دیپلماسی پنهان و همکاری با قدرت‌های جهانی و منطقه‌ای:
علاوه بر جنبه‌های نظامی، حاج قاسم سلیمانی به دیپلماسی پنهان و روابط غیررسمی با کشورها و بازیگران مختلف منطقه نیز توجه داشت. در برخی مواقع، این روابط به ایران کمک می‌کرد تا در مذاکرات و تحولات منطقه‌ای از یک موقعیت قوی‌تر برخوردار باشد. از جمله این همکاری‌ها، می‌توان به روابط ایران با روسیه و ترکیه در سوریه اشاره کرد، که به عنوان ائتلاف‌های غیررسمی در برابر حضور نظامی آمریکا در منطقه و همچنین در راستای منافع ایران در سوریه شکل گرفت.

 

۸) مقابله با تحریم‌های اقتصادی و ایجاد کانال‌های تجاری غیررسمی:
حاج قاسم سلیمانی همچنین در تلاش بود تا از طریق روابط نظامی و سیاسی خود در منطقه، به ایران در مقابل تحریم‌های اقتصادی غرب، به ویژه آمریکا، کمک کند. وی به دنبال گسترش روابط اقتصادی ایران با کشورهای هم‌پیمان، از جمله عراق و سوریه، بود و در تلاش بود که کانال‌های تجاری غیررسمی برای دور زدن تحریم‌ها ایجاد کند.


۹)حمایت از استقلال و حاکمیت ملی در برابر مداخلات خارجی:
حاج قاسم سلیمانی بر حمایت از استقلال کشورهای منطقه در برابر مداخلات خارجی به ویژه از سوی آمریکا و کشورهای غربی تأکید داشت. وی همواره بر این باور بود که ایران باید از حاکمیت کشورهای منطقه به ویژه در عراق و سوریه حمایت کند و از سیاست هایی که به نفع قدرت های خارجی است جلوگیری شود.

 

۱۰) تاکید بر مقاومت و پایداری در برابر فشارها:
آخرین جنبه از سیاست‌های حاج قاسم سلیمانی در منطقه، تاکید بر اهمیت "مقاومت" به عنوان رویکردی استراتژیک بود. او معتقد بود که تنها از طریق ایستادگی در برابر فشارهای خارجی می‌توان به امنیت و استقلال دست یافت. این رویکرد در تمامی اقدامات وی، از جمله حمایت از گروه‌های مقاومت در لبنان، عراق و سوریه، مشهود بود.

 

سیاست‌های راهبردی حاج قاسم سلیمانی در منطقه غرب آسیا، به‌طور کلی، بر تقویت نفوذ جمهوری اسلامی ایران در برابر تهدیدات امنیتی، ایجاد محور مقاومت، حمایت از گروه‌های شیعه و غیر دولتی، و حفظ استقلال و حاکمیت ملی کشورهای منطقه متمرکز بود. این سیاست‌ها نه تنها ایران را به یکی از بازیگران کلیدی در تحولات خاورمیانه تبدیل کرد، بلکه نشان‌دهنده رویکرد متفاوت ایران در برابر سیاست‌های غرب، به ویژه آمریکا، بود.

 

اما پاسخ به این سوال کلیدی:
 این سیاست‌ها بر آینده منطقه به چه میزان تأثیرگذار بوده است؟ 

سیاست‌های راهبردی حاج قاسم سلیمانی و نحوه اجرای آن‌ها در منطقه خاورمیانه، تأثیرات عمیقی بر آینده منطقه گذاشت. این تأثیرات می‌توانند در چند سطح مختلف بررسی کرد:

 

۱)گسترش نفوذ ایران در منطقه:
در کوتاه‌مدت و میان‌مدت، سیاست‌های حاج قاسم سلیمانی و استراتژی «محور مقاومت» باعث ادامه و گسترش نفوذ ایران در کشورهای عراق، سوریه، لبنان و یمن شد. با توجه به روابط نظامی، اقتصادی و فرهنگی ایران با گروه‌ها و دولت‌های این کشورها، می‌توان انتظار داشت که ایران همچنان به عنوان یک بازیگر کلیدی در تعیین سرنوشت این کشورها و حتی در تحولات دیگر کشورها در خاورمیانه باقی بماند. به خصوص در شرایطی که بسیاری از کشورهای منطقه به دنبال ایجاد تعادل در برابر قدرت‌های غربی، به ویژه آمریکا، هستند.

 

۲)رقابت با قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی:
ایران با تکیه بر سیاست‌های شهید سلیمانی در تلاش بود تا در برابر قدرت‌های منطقه‌ای مانند عربستان سعودی، ترکیه و اسرائیل و همچنین قدرت‌های جهانی مانند آمریکا و اتحادیه اروپا ایستادگی کند.این رقابت‌ها ادامه خواهد یافت.

 

۳)پایداری محور مقاومت و ائتلاف‌های جدید:
اگرچه به دلیل عدم حضور حاج قاسم سلیمانی در رأس نیروی قدس و همچنین تغییرات در وضعیت جغرافیای سیاسی منطقه، ممکن است برخی از روابط و ائتلاف‌ها به چالش کشیده شوند، اما باید به این نکته توجه داشت که ایدئولوژی و هدف‌های محوری که حاج قاسم به دنبال آن بود، در بسیاری از گروه‌ها و دولت‌های منطقه ریشه دوانده است. به همین دلیل، محور مقاومت به‌رغم چالش‌ها، همچنان باقی خواهد ماند.

 

انتهای پیام/ع.خ/26


| شناسه مطلب: 412359