عبدالکریم نصرالله: فرزندم (سیدحسن نصرالله) الگویی از پایداری در برابر تجاوز و ظلم بود

به گزارش خبرگزاری قدس (قدسنا) به نقل از العهد لبنان، سید «عبدالکریم نصرالله» پدر شهید «سید حسن نصرالله»، سرشار از احساسات و خاطرات دقیق بود؛ او از زندگی مردی سخن گفت که در دامان خانواده‌ای ساده رشد یافت و بعدها به نمادی جهانی در رهبری مقاومت و ستاره‌ای راهنما در مسیر دفاع از قدس تبدیل شد.

کودکی و آغازهای خانوادگی
«او در خانه‌ای ساده در روستاهای جنوب لبنان بزرگ شد، سپس به بیروت آمدیم، جایی که زندگی دشوار و کار سخت بود.» سید عبدالکریم این‌گونه روایت کودکی فرزندش را آغاز کرد و از تولد سید حسن و هنگامی که مادرش در ماه هفتم بارداری بود، سخن گفت. او یادآور شد که خوابی دیده بود که خبر از آمدن کودکی مبارک، سرشار از خیر و روزی الهی می‌داد.

وی در این باره می‌گوید: سید حسن در بیروت و پس از انتقال خانواده از روستاهای جنوب لبنان به دنیا آمد. دوران کودکی‌اش را در میان سادگی و کار سخت خانواده کشاورزی‌اش گذراند. ۲ سال بعد برادرش سید حسین به دنیا آمد.

سید عبدالکریم تأکید کرد که خانواده در انتخاب نام فرزندان دقت داشت و اسامی آنها را بر اساس ارزش‌های دینی و تاریخی و همچنین تاریخ و اصول خانواده برگزیده است.

او توضیح داد که تربیت سید حسن بر پایه اصول دینی و اخلاقی استوار بود؛ او از کودکی قرآن را حفظ کرد و از حدود چهار سالگی آموزش دینی را تحت تأثیر محیط خانوادگی و آموزشی‌ای که والدینش توجه ویژه‌ای به آن داشتند، آغاز کرد.

سید عبدالکریم افزود: شهید اسلام از همان کودکی پایبند ارزش‌ها و اخلاق بود؛ تلاش و کار را ارج می‌نهاد، بر یادگیری اهتمام داشت و به انجام وظایف دینی و اجتماعی پایبند بود. او متواضع بود، خانواده را دوست داشت، در کارهای خانه مشارکت می‌کرد و محبتش را به خواهران، برادران و والدین نشان می‌داد.

او افزود: در آموزش دیگر کودکان مشارکت می‌کرد و به پرورش نسلی آگاه و متعادل اهمیت می‌داد، چیزی که از همان کودکی به شکل‌گیری شخصیت رهبری او کمک کرد.

سید عبدالکریم اشاره کرد که فرزندش حتی در دوران جنگ و آشوب، عاشق علم و دانش بود و این نشان‌دهنده اراده قوی و عطش او به معرفت است.

تربیت و آموزش
وی ادامه داد: با وجود شرایط دشوار، شهید سید حسن هرگز از تحصیل دینی و فرهنگی غافل نشد. او از سال‌های نخستین حافظ قرآن بود، نزد علمای بزرگی همچون محمد طبائی و محمد غروی آموزش دید و علوم دینی را با سرعت چشمگیری فرا گرفت.

او توضیح داد که مراحل آموزش دینی در ساخت شخصیت رهبری او نقش بنیادین داشت. او در مطالعات اسلامی و فقهی عمیق شد و همین امر به تمایز و برتری‌اش در حوزه رهبری دینی و سیاسی کمک کرد.

سید عبدالکریم افزود: حتی در سن ۱۵ سالگی، علما متوجه شدند که او نشانه‌های رهبری و درک عمیق دارد و بر این باور بودند که در آینده می‌تواند ممتاز باشد. سید حسن همچنین به علوم عمومی، فرهنگ و مطالعه مستمر هر چیزی که افق دیدش را گسترش می‌داد علاقه‌مند بود و با این وجود همواره متواضع و اهل احترام به دیگران باقی می‌ماند.

به گفته سید عبدالکریم، فرزندش پیوسته کتاب‌ها و منابع مختلف را مطالعه می‌کرد و میان دانش دینی و علمی پیوند برقرار می‌کرد و این او را صاحب آگاهی گسترده و آماده برای رویارویی با چالش‌های زندگی و جامعه کرد.

آغازهای سیاسی و جهادی
سید حسن نصرالله فعالیت جهادی و سیاسی خود را در چارچوب جنبش امل آغاز کرد و از جمله نیروهایی بود که در بعلبک آموزش‌هایی دریافت کرد.

به گفته پدرش، این مرحله در شکل‌گیری شخصیت رهبری او اساسی بود؛ در این دوره انضباط و کار جمعی را آموخت و اهمیت برنامه‌ریزی و مقابله در شرایط دشوار را درک کرد. او همچنین دانش گسترده‌ای از راهبردهای نظامی و سیاسی به دست آورد.

سید عبدالکریم به نقش اجتماعی فرزندش در لبنان اشاره و بر ضرورت رهبری‌ای که مستضعفان را متحد کند تأکید کرد.

او گفت شهید انسانیت از کودکی صبر و توکل بر خدا را آموخت و این ویژگی‌ها بعدها در پذیرش مسئولیتش به عنوان رهبر جامعه‌ای مقاوم آشکار شد.

طبق سخنان او، سید حسن در آموزش و تربیت کادرها برای پذیرش مسئولیت‌ها و رویارویی با شرایط سیاسی و اجتماعی گوناگون در لبنان به‌ویژه در دوران جنگ داخلی و آشفتگی‌های طایفه‌ای، نقش‌آفرین بود.

سید عبدالکریم ادامه داد: او همیشه اطرافیان را به صبر در برابر هر شرایط سختی تشویق می‌کرد و همواره متوکل بر خدا بود. این صبر و ثبات در رهبری‌اش منعکس شد، به‌گونه‌ای که با حکمت با چالش‌ها و بحران‌ها مواجه می‌شد و الگویی از پایداری در برابر تجاوز و ظلم بود. این ویژگی‌ها پایه‌ای شد که او را بعدها به دبیرکلی حزب‌الله رساند؛ رهبری با دیدگاهی روشن و شخصیتی اثرگذار در داخل و خارج.

سید عبدالکریم درباره رابطه شهید با اطرافیان، تأکید کرد که سید حسن محبوب همگان بود. این محبت در دل‌های مردم ریشه داشت و حتی پس از شهادتش نیز ادامه دارد.

او رابطه میان فرزندش و مردم را رابطه‌ای مبتنی بر احترام و تواضع توصیف کرد که باعث شد مردم به او اعتماد کنند، دوستش بدارند و او را الگویی در صبر و پایداری بدانند.

توجه به یمن و مقاومت
سید عبدالکریم تأکید کرد که شهید اسلام و انسانیت همواره درباره یمن مطالعه می‌کرد و پایداری یمنی‌ها در برابر تجاوز را ارج می‌نهاد و برای آنها محبت ویژه‌ای قائل بود.

او افزود که سید حسن از کودکی شیفته یمن و داستان‌های صبر و استقامت آن بود و یمنی‌ها را الگویی از پایداری و ایستادگی در برابر تجاوز و ظلم می‌دانست.

وی خاطرنشان کرد که یمن همواره در قلب سید شهدای مقاومت حضور داشت و او اهمیت فراوانی برای حمایت از یمنی‌ها و تشویق آنها به مقاومت قائل بود. این رابطه صرفاً سیاسی نبود بلکه بازتاب‌دهنده روح یک رهبر انسانی بود که به مستضعفان اهمیت می‌دهد و در کنار آنها می‌ایستد.

سید عبدالکریم در ادامه گفت: یمن کاری می‌کند که هیچ‌یک از کشورهای عربی انجام نمی‌دهند. یمن همه کشورهای مستکبر جهان، آمریکا، انگلیس و دیگران را به چالش می‌کشد.

او افزود: من دو چشم داشتم؛ سید حسن یک چشمم بود و سید عبدالملک بدرالدین الحوثی چشم دیگر. اکنون یکی از چشمانم خاموش شد و چشم دیگر برایم باقی است.

در میانه این گفت‌وگو، سید عبدالکریم شعری را که دقایقی پیش از مصاحبه برای یمن سروده بود، قرائت کرد.

در پایان مصاحبه، سید عبدالکریم نصرالله گفت: سلام و درود مرا به سید عبدالملک بدرالدین الحوثی برسانید که هر بار نامش را به زبان می‌آورم قلبم می‌تپد. او از جمله رهبرانی است که دل‌های ما را شاد می‌کند.

انتهای پیام/ی.ح/26