نتیجه برتری در میدان نبرد
بی اثر شدن ارابههای گدعون

خبرگزاری قدس(قدسنا)
در هفتههای گذشته، مقاومت فلسطین در نوار غزه با اجرای مجموعهای از عملیاتهای پیچیده و هماهنگ از شمال تا جنوب این باریکه، بار دیگر نشان داد که میدان نبرد میتواند نقشی تعیینکننده در روندهای سیاسی و مذاکرات ایفا کند. این عملیاتها، که عمدتاً در مناطقی چون شجاعیه، بیت حانون، جبالیا و شرق خانیونس رخ داد، همزمان با از سرگیری مذاکرات در دوحه و واشنگتن انجام شد و پیامی روشن از سوی مقاومت داشت: تصمیمگیری درباره سرنوشت غزه، بدون محاسبه هزینههای میدانی برای رژیم اشغالگر ممکن نیست.
یکی از مهمترین محورهای تحرکات اخیر مقاومت، بیاثر کردن عملیات ارتش صهیونیستی موسوم به «ارابههای گدعون» بود؛ طرحی که با هدف اعمال فشار حداکثری بر مقاومت و نابودی زیرساختهای آن طراحی شده بود. اما مقاومت با راهاندازی عملیات «سنگهای داود» در پاسخ به این طرح، توانست این برنامه را نهتنها ناکارآمد، بلکه پرهزینه و پرخسارت برای ارتش اشغالگر کند.
برخلاف انتظار ارتش صهیونیستی که گمان میکرد با پیشروی تدریجی و اشغال طولانیمدت زمین میتواند جیبهای مقاومت را پاکسازی کند، تاکتیک مقاومت بر اساس صبر، ارزیابی دقیق تحرکات دشمن و ضربه زدن در زمان مناسب بنا شده بود. نتیجه آن شد که نقاط قوت ظاهری ارتش، به نقاط ضعف مهلک بدل شد و میدان نبرد به عرصهای برای استهلاک روزانه نظامیان رژیم صهیونیستی تبدیل گردید.
در کمتر از یک ماه، شمار کشتههای نظامیان اسرائیلی به حدود ۳۰ نفر رسید؛ آماری که حاکی از احیای کامل توان مقاومت در اجرای کمینهای روزانه و ضربات نقطهای است. با این تحولات، ادعای ارتش درباره پاکسازی مناطق تحت اشغال با چالش جدی مواجه شد.
اما تحرکات مقاومت تنها به بعد نظامی محدود نماند. در پاسخ به تشدید فشار نظامی و نقشههای تخلیه اجباری که با هدف وادار کردن مقاومت به امتیازدهی سیاسی طراحی شده بود، مقاومت وارد فاز جدیدی از عملیات شد. علاوه بر تداوم کمینها، مقاومت با تلاش برای اسارت نظامیان اسرائیلی، معادله جنگ را وارد سطحی کاملاً متفاوت کرد.
در یکی از مهمترین رخدادها، گردانهای قسام تلاش کرد در شرق خانیونس یک نظامی صهیونیست را به اسارت بگیرد. اگرچه در نهایت مجبور به کشتن او و غنیمت گرفتن سلاحش شدند، اما نمایش این عملیات و انتشار تصاویر محاصره نظامی اسرائیلی، پیامی قوی و روشن به تلآویو مخابره کرد: مقاومت هنوز قادر است معادله اسرا را تغییر دهد.
این تحول، از آن جهت حائز اهمیت است که ارتش رژیم صهیونیستی یکی از اهداف کلیدی خود از ورود به غزه را بازگرداندن اسرای خود اعلام کرده بود. اکنون، با خطر اسارت جدید، ارتش نهتنها از تحقق آن هدف بازمانده، بلکه با تهدیدی جدیتر مواجه است.
در چنین شرایطی، میدان به ابزار فشار سیاسی برای مقاومت بدل شده است؛ ابزاری که میتواند معادله مذاکرات را به نفع فلسطینیها تغییر دهد. این رویکرد در بیانیه اخیر «ابوعبیده»، سخنگوی گردانهای قسام، نیز بازتاب یافت؛ آنجا که تأکید کرد تنها راه منطقی برای نتانیاهو، خروج نیروهایش از غزه است، در غیر این صورت باید آماده پرداخت هزینههای سنگینتر باشد.
در سوی مقابل، تلآویو همچنان گرفتار دوگانگی تصمیمگیری است: بخشی از دولت، به رهبری بنگویر و اسموتریچ، خواهان اشغال کامل غزه است؛ در حالیکه نهادهای نظامی با درک ناکامیهای عملیاتی، خواستار رسیدن به توافق تبادل اسرا و خروج از این باتلاق هستند.
همزمان، آمریکا و برخی کشورهای غربی تلاش دارند «روز پس از جنگ» را مهندسی کرده و بازسازی غزه را به خلع سلاح مقاومت گره بزنند. اما پاسخ مقاومت روشن است: تنها راه تحویل سلاح، از مسیر بمبهای انفجاری و گلولهها در سینه نظامیان و بر پیکر تجهیزات نظامی آنان است.
با وجود این، حماس تأکید دارد که مایل نیست پس از جنگ به تنهایی بر غزه حکومت کند، بلکه آینده باید بر اساس اجماع ملی و مدیریت موقت مشترک و در قالب طرح مصر برای بازسازی، پیش برود.
در نهایت، میتوان گفت مقاومت فلسطین نهتنها توانسته است صحنه میدانی را حفظ کند، بلکه با استفاده از این برتری، در حال بازطراحی صحنه سیاسی نیز هست؛ جاییکه ابتکار عمل، دیگر نه در واشنگتن و تلآویو، بلکه در میدانهای کمین و عملیات در غزه رقم میخورد.
منبع: مرکز اطلاع رسانی فلسطین
انتهای پیام /ی.ح
صفحات اجتماعی
اینستاگرام تلگرام توییتر آر اس اس