سخنگوی سابق وزارت امور خارجه مطرح کرد:
ضرورت ایستادگی جامعه جهانی در برابر یکجانبهگرایی آمریکا و توسعه طلبی رژیم اسرائیل
سخنگوی سابق وزارت امور خارجه در مطلبی در تحلیل اقدام رژیم صهیونیستی در شناسایی «سومالیلند» نوشت: آمریکا و رژیم اسرائیل با توسل به روشها و ابزارهای مختلف سیاسی، اقتصادی و نظامی و مداخله در امور داخلی کشورها و نقض فاحش و مستمر قوانین و مقررات بینالمللی در تلاش هستند تا نظم نوین بینالمللی منطبق با منافع و سیاستهای یکجانبهگرایانه و توسعهطلبانه آنان فرم بگیرد.
به گزارش خبرگزاری قدس(قدسنا) در مطلب ناصر کنعانی آمده است: بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم اسرائیل شامگاه جمعه از تصمیم متقابل اسرائیل و «سومالیلند» برای شناسایی یکدیگر و برقراری روابط دیپلماتیک خبر داد. به گژارش رسانههای خبری، مقامات صهیونیستی این توافق را همسو با روح «توافقنامههای ابراهیم» توصیف کردند. به این ترتیب رژیم اسرائیل اولین چراغ تجزیه سومالی را روشن کرد. تردیدی نیست که غایت برنامهها و توطئههای رژیم صهیونیستی با پشتوانه آمریکا و چند دولت مشخص اروپایی برای کشورهای اسلامی همین است؛ تضعیف، تجزیه، نابودی. غده سرطانی اسرائیل در هر کشوری که رسوخ کند، بنیان استقلال و هویت آن را هدف میگیرد.
متعاقب اقدام رژیم غاصب صهیونیستی، سازمان همکاری اسلامی به همراه ۲۱ کشور عربی و اسلامی، روز شنبه با صدور بیانیهای مشترک، اقدام رژیم صهیونیستی در به رسمیت شناختن منطقه موسوم به «سومالیلند» را قاطعانه محکوم کردند. در این بیانیه بر مخالفت قاطع با ربط دادن این اقدام و هرگونه طرح برای کوچاندن ملت فلسطین تاکید شد.
ایران، مصر، اردن، عربستان سعودی، ترکیه، عراق، لیبی، فلسطین، سودان، جیبوتی، عمان، یمن، پاکستان، نیجریه، قطر، کویت، الجزایر، جزایر کومور، مالدیو، گامبیا و سومالی از جمله امضاکنندگان این بیانیه هستند. عجیب اینکه برخی از کشورهای عربی و اسلامی از پیوستن به این بیانیه خودداری کردند.
در حالیکه اتحاد شوم آمریکا و رژیم جعلی اسرائیل، امنیت، حاکمیت و تمامیت سرزمینی کشورهای اسلامی و عربی را هدف قرار داده، متاسفانه برخی از کشورهای عربی و اسلامی ارتباط نزدیکی با رژیم صهیونیستی و حامی راهبردی ان یعنی ایالات متحده آمریکا دارند. از سوی دیگر برخی از کشورهای عربی و اسلامی با دامن زدن به اختلافات درون منطقهای و یا بازی کردن در چارچوب نقشها و طرحهای آمریکا و رژیم اسرائیل، آب به آسیاب آنها میریزند.
نظام بینالملل در حال دگردیسی و پوست اندازی است، توازن قوا در مناطق پراهمیت ژئوپلیتیکی جهان بطور اجتنابناپذیری در حال تغییر است. آمریکا برغم ناکامی در تحکیم نظام تکقطبی پس از پایان جنگ سرد و فروپاشی شوروی سابق، همچنان رفتارهای یکجانبهگرایانه را با پررویی و وقاحت دنبال میکند. آمریکا و رژیم اسرائیل با توسل به روشها و ابزارهای مختلف سیاسی، اقتصادی و نظامی و مداخله در امور داخلی کشورها و نقض فاحش و مستمر قوانین و مقررات بینالمللی در تلاش هستند تا نظم نوین بینالمللی منطبق با منافع و سیاستهای یکجانبهگرایانه و توسعهطلبانه آنان فرم بگیرد.
در حالیکه آمریکاییها بدنبال بازمهندسی منطقه و سایکس پیکوی جدیدی هستند، هیچ دولتمرد وطندوستی اختیار کشور و ملت خود را دست آمریکا نمیدهد و اسرائیل غاصب و توسعهطلب را شریک و متحد خود و کشورش قلمداد نمیکند. بطور نمونه آنچه از نقض حاکمیت وتمامیت سرزمینی سوریه مشاهده می کنیم، بخشی از طراحی ژئوپلیتیکی آمریکاست، آمریکا در سوریه نمیتواند حلال مشکل و بخشی از راه حل برای این کشور باشد، آمریکا منافع خودش را در سوریه دنبال میکند و طرح آمریکا برای سوریه قطعهای از یک پازل بزرگتر منطقهای است که علاوه بر سوریه، لبنان، ترکیه، عراق و ایران را نیز در بر میگیرد. و یا آنچه در نوار غزه و کرانه غربی در فلسطین میگذرد، بخشی از یک طرح منطقهای است که ابعاد آن حداقل اردن و مصر را نیز متأثر خواهد کرد.
آمریکا به تسلیم کل منطقه در برابر اراده واشنگتن و منافع تلآویو میاندیشد و استقلال هیچ ملت و کشوری حتی شرکا و متحدان اروپایی خود را تحمل نمیکند و این بخشی از ذات و ماهیت رفتاری استکبار جهانی است. آمریکا دیگر به اروپا به چشم شریک نمی نگرد، بلکه میخواهد اروپا را بعنوان پیاده نظام طرحهای خود در منطقه به خدمت بگیرد.
آمریکا در چارچوب یکجانبهگرایی حتی ارزشی برای سازمانملل نیز قائل نیست و تلاش برای به حاشیه راندن نقش سازمان ملل در موضوعات مهم منطقهای و بینالمللی بخشی از سیاست رفتاری و عملی آمریکاست. از نگاه آمریکا نقش آفرینی سازمان ملل، محدود کننده جایگاه و مانع پیشبرد طرحهای آمریکاست، فلذا نگاه آمریکا به سازمانملل و حتی حقوق بینالملل یک نگاه ابزاری است و صرفا زمانی موضوعیت و اصالت مییابد که مشروعیت بخش سیاستها، طرحها و اقدامات آمریکا باشد.
تاریخ حدودا ۲۵۰ ساله آمریکا، گویای میزان سلطهطلبی این کشور بر جهان چه در قالب جنگ و یا کودتاها و چه در قالب پروژههای سیاسی و نرم است. آمریکا میخواهد اختیاردار و "کلانتر جهان" باشد، در حالیکه شایستگی اخلاقی و سیاسی و حتی تاریخی و تمدنی چنین جایگاهی را ندارد.
در چنین شرایطی، هر کشور و هر بازیگری که در برابر یکجانبهگرایی آمریکا و رژیم اسرائیل و تلاش آنها برای تغییر موازنه قدرت بینالمللی به نفع خود بایستد، عملا به همه کشورهای و ملتهای جهان که خواستار حفظ استقلال ملی، عزت و شرافت خود هستند، کمک میکند. جمهوری اسلامی ایران و حزبالله لبنان و انصارالله یمن و گروههای مقاومت فلسطینی عملا در خط مقدم مبارزه با یکجانبهگرایی آمریکا و سلطه طلبی اسرائیل ایستادهاند. حمایت از محور مقاومت، حمایت از دنیای مستقل از سلطه آمریکا و توسعه طلبی رژیم غاصب صهیونیستی است. آنهایی که علیه جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت ایستادهاند، دانسته یا نادانسته در پازل و نقشه منافع نامشروع، یکجانبهگرایانه و سلطه جویانه آمریکا و اسرائیل ایفای نقش میکنند.
انتهای پیام/ع.خ/26
صفحات اجتماعی
اینستاگرام تلگرام توییتر آر اس اس