هدف اسرائیل از جنگ تمام عیار
راهکارهای پیش روی مقاومت
علیرضاعرب
خبرگزاری قدس (قدسنا)؛
ترور سید حسن نصرالله دبیر کل حزب الله لبنان به عنوان مهمترین ترور در کل تاریخ رژیم صهیونیستی ، یک نقطه عطف و یک تحول راهبردی در لبنان و منطقه غرب آسیا محسوب می شود. او همانند حاج قاسم سلیمانی شخصیتی جامع الاطراف و چند وجهی داشت. او یک رهبر بزرگ و عالم مذهبی، یک فرمانده برجسته و مطلع نظامی، یک سیاستمدار با هوش و کاریزماتیک، یک دیپلمات ارشد و ماهر و یک خطیب بینظیر و توانا بود که حزب الله لبنان و حتی محور مقاومت در سطح منطقه تحت هدایت راهبردی او قرار داشت.
سید حسن مورد احترام تمامی مبارزین ضد اسرائیلی و ضد صهیونیست اعم از اعضای محور مقاومت و غیره در سراسر جهان قرار داشت. مرتبه بالای فقهی ، آگاهی کافی و وافی به تحولات بین المللی و منطقه ای، اشراف به الزامات حکمرانی راهبردی در سطح بین المللی، ملی و سازمانی ، او را به رهبری لایق و منحصر به فرد و پیروز با هدایت گری راهبردی برای حزب الله ، لبنان و محور مقاومت تبدیل کرده بود.
نصرالله با هویت حزب الله ممزوج شده است و حزب الله را در سراسر جهان با نام نصرالله میشناسند. این ترور می تواند سیر تحولات سیاسی را در لبنان و سراسر منطقه متاثر سازد و بر منازعه ایران و محور مقاومت با اسرائیل تاثیرات موثر و مهمی برجای بگذارد و پیامدهای گسترده راهبردی در داخل لبنان و منطقه بر جای بگذارد.
با توجه به جنگ تمام عیاری که اسرائیل بر حزب الله لبنان و محور مقاومت تحمیل کرده است، منطقا درک شرایط در حال تحول منطقه و بررسی فرصت ها و تهدیدهای پیش رو ضروری ارزیابی می گردد. لذا سوالات اصلی عبارتند از:
-هدف اسرائیل از جنگ تمام عیار با حزب الله چیست؟
-چشم انداز آن چگونه ارزیابی می گردد؟
-با وجود احتمال بالای تهاجم زمینی اسرائیل به خاک لبنان فرصت ها و تهدیدات آن برای محور مقاومت چیست؟
-راهبردها و راهکارهای پیش روی محور مقاومت و حزب الله برای مقابله با تهاجمات اسرائیل کدامند؟
اسرائیل درصدد است در وهله اول به تضعیف هر چه بیشتر توانایی ها و ظرفیت های حزب الله اقدام کند تا دیگر از شمال تهدیدی وجودی و راهبردی متوجه اسرائیل نشود و در گام های بعدی و در صورت امکان، به سایر تهدیدات وجودی متوجه خود بپردازد. بنابراین نبرد میان محور مقاومت و حزب الله از یک طرف و اسرائیل و متحدینش از طرفی دیگر یک نبردی وجودی است، لذا اکنون مساله مهم "زمان" است و منطقا و طبعا محور مقاومت و حزب الله از تمام ظرفیت ها سود برده و در اسرع وقت ضربات قاطع و راهبردی و شدید و دردناک بر ماشین جنگی ، زیر ساخت های راهبردی اسرائیل وارد خواهند ساخت تا بتوانند آن را وادار به عقب نشینی سازند. قطعا حملات به اسرائیل اگر از جبهه ها و عرصه های مختلف و به صورت هماهنگ و همزمان توسط اضلاع مختلف محور مقاومت صورت بگیرد بسیار موثر تر ارزیابی می شوند و می توانند به اشباع سامانه های دفاعی اسرائیل منجر شده و خسارات بیشتری تحمیل کنند.
استفاده از موشک های بالستیک و نقطه زن پیشرفته که تهدیدی راهبردی و وجودی برای اسرائیل محسوب می شوند ، توام با رگبار انبوه از راکت ها ، موشکها و پهبادهای انتحاری می توانند سامانه های دفاع هوایی اسرائیل را هر چه بیشتر ناکارآمد سازند و ایجاد خسارات را به حداکثر رسانده و موجب خالی شدن انبارها و زرادخانه های اسرائیل از موشک های رهگیر شوند. لذا به احتمال فراوان محور مقاومت و حزب الله در مواجهه و مقابله با جنگ تمام عیاری که اسرائیل بر آنان تحمیل کرده است ، تمامی گروه های مقاومت در یمن ، عراق و سوریه را بسیج خواهند کرد تا حداکثر فشار ممکنه را بر زیر ساختهای حیاتی و حساس اسرائیل وارد سازند.
با توجه به حمایت همه جانبه امریکا از حملات اسرائیل علیه محور مقاومت، طبعا و منطقا گروه های مقاومت در سطح منطقه، آمریکایی ها و پایگاه های شان را اهداف مشروع جهت حمله و تحمیل خسارت محسوب خواهند کرد.
طبعا و منطقا در این برهه حساس ، مبارزین و گروه های مقاومت فلسطینی در سراسر سرزمین های اشغالی به ویژه غزه و کرانه باختری و قدس تلاش جهت افزایش تنش نظامی و امنیتی علیه اسرائیل را در دستور کار قرار خواهند داد.
لازم به ذکر است که در صورت آغاز عملیات زمینی ارتش رژیم صهیونیستی و ورود آن به خاک لبنان فرصت های مناسبی برای حزب الله و نیروهای مقاومت جهت وارد ساختن ضربات دردناک تر و موثر تر فراهم خواهد شد و می تواند منجر به کسب دستاوردهای راهبردی شده و میدان منازعه را از منظر استراتژیک به نفع حزب الله تغییر دهد.
چالش های جدی اسرائیل در صورت تهاجم زمینی به خاک لبنان:
1-ضعف اسرائیل در عملیات زمینی:
اسرائیل دارای برتری هوایی و اطلاعاتی است اما با توجه به تجارب ذیقیمت حزب الله در سوریه در خصوص عملیات های زمینی، به احتمال زیاد اسرائیل در این مورد آسیب پذیر خواهد بود و در جنگ 33روزه 2006 م نیز عملا تهاجم زمینی اسرائیلی ها منجر به شکست شد .
2-فرسودگی نیروهای ذخیره :
نیروهای ذخیره ارتش صهیونیستی از جنگ یک ساله غزه خسته شده اند. در ماه ژوئن2024م ، یک سازمان اسرائیلی که از نیروهای ذخیره ارتش پشتیبانی میکند، گزارش داد که 10000 سرباز ذخیره درخواست حمایت بهداشت روانی کردهاند ، هزاران نفر از مشاغل غیرنظامی اخراج شدهاند و حدود 1000 کسبوکار که توسط نیروهای ذخیره اداره میشوند تعطیل شدهاند. همچنین گزارش داد که تعداد قابل توجهی از نیروهای ذخیره پس از فراخوانی برای بار دوم یا سوم به دلیل فرسودگی شغلی، نتوانستهاند خود را به خدمت معرفی کنند.
در ماه جولای 2024م ، چهار فرمانده ارتش رژیم صهیونیستی با بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل دیدار کردند تا در مورد روحیه ضعیف و خستگی فزاینده در میان نیروهای جنگی خود گزارش دهند.
3-گرفتن اسیران اسرائیلی :
در صورت تهاجم زمینی ارتش صهیونیستی به لبنان فرصت طلایی برای رزمندگان مقاومت جهت گرفتن اسیران فراهم خواهد شد و اسارت نیروهای نظامی اسرائیلی می تواند به عنوان عامل فشار موثر و راهبردی بر اسرائیل محسوب شود. همانطور که در غزه اسیران اسرائیلی به عنوان عامل فشار بر اسرائیل، سبب تغییر معادلات امنیتی و نظامی منازعه به نفع مقاومت شدند.
4-استفاده از تونل ها و انجام حملات غافلگیر کننده:
تلاش برای انجام حملات غافلگیر کننده حتی در الجلیل شمالی از طریق تونل های مرزی می تواند هم احتمال گرفتن اسیران را افزایش دهد و هم خسارات موثر و مهمی به اسرائیل وارد سازد.
5-تغییر معادلات راهبردی منازعه به نفع حزب الله:
در صورت به گل نشستن ماشین جنگی اسرائیل در تهاجم زمینی به لبنان فرصت جهت هدف قرار دادن نیروهای اسرائیلی توسط رزمندگان مقاومت در جنوب لبنان فراهم خواهد شد و همین امر می تواند منجر به بر دست گرفتن ابتکار عمل توسط حزب الله در جنگ جاری شده و موازنه راهبردی را به نفع مقاومت و به ضرر اسرائیل دگرگون سازد.
انتهای پیام/ع.خ/26