پنج‌شنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳ 
qodsna.ir qodsna.ir

گزارش تحلیلی در مورد وضعیت قدس در سال 2012

سال 2012 نقطه عطفی در تشدید یهودی سازی قدس و مسجد مبارک الاقصی بود، چه از نظر تشدید حملات و هتک حرمت این مسجد و چه از نظر افزایش روند شهرک سازی رژیم صهیونیستی که به حد بی سابقه ای رسیده است.
این گزارش در نظر دارد از طریق پیگیری و بررسی روند رخدادها و حوادث سال گذشته به یک نتیجه گیری کلی و دقیق در مورد شرایط آتی قدس اشغالی دست یابد. این گزارش به بررسی عمده ترین تحولات قدس و چالش هایی پرداخته که ساکنان و مقدسات قدس در سال گذشته با آن رو به رو بودند. همچنین طی این گزارش، مواضع عمده کشورهای اسلامی و عربی و طرف های بین المللی و تغییرات ایجاد شده در موضع آنها در قبال مساله قدس بررسی شده است.
گزارش مذکور می کوشد تا با بررسی حوادث و رخدادهای سال گذشته به تعیین بارزترین رویکردهای کلی و مورد انتظار در سال 2013 پرداخته و پس از آن توصیه ها و راهکارهایی را به منظور مقابله با پروژه های یهودی سازی دشمن صهیونیستی ارائه کند که روند روز افزونی را در پیش گرفته و ممکن است هر لحظه قدس دامنه های آن به مسجد مبارک الاقصی نیز کشیده شود.
طرف های درگیر در قدس چه کسانی هستند؟
امروز در قدس جنگی آغاز شده که بخش های مختلف زندگی را دربرگرفته و یک پروژه یهودی سازی هدفمندی در این شهر در حال انجام است که هدف از آن تبدیل قدس به شهری کاملا یهودی با دیانت و فرهنگ و زبان و ساختاری یهودی است و دشمن صهیونیستی می خواهد این شهر را به عنوان پایتخت ابدی دولت یهودی و حتی پایتختی یهودی برای صهیونیست ها برگزیند، این دشمن "اورشلیم" را نیز بر این شهر نهاده است که سکاندار اجرای این پروژه، دولتی یهودی با تمامی شاخه ها و سرویس های امنیتی اش خواهد بود و یهودی سازی قدس یکی از موارد مورد توافق در این دولت است و دولت مذکور از تایید محافل بین المللی برخوردار است و پروژه یهودی سازی آن نیز از جانب تمامی صهیونیست های دنیا اعم از یهودی و مسیحی حمایت می شود و کمک های مالی هنگفتی به آن ارائه می شود. در طرف مقابل، ساکنان قدس با ثبات و پایداری خود جوش و مثال زدنی خویش قرار دارند که در تلاش برای صیانت از کشور و موجودیت خویش به عنوان یک جامعه و هویت اسلامی و عربی و زبان و فرهنگ خویش و دفاع از مقدسات اسلامی و مسیحی این شهر هستند و این ثبات و پایداری خودجوش منظم و برنامه ریزی شده نیست و هیچ رهبر سیاسی رهبری و زعامت آن را بر عهده ندارد و جز حمایت های زبانی و معنوی، حمایتی از آن به عمل نمی آید و کسی نیست از ثبات و مقاومت آن دفاع کند تا آن را از یک پایداری خودجوش به پروژه ای هدفمند و منظم مبدل کند که تنها از سوی ساکنان سرزمین های اشغالی 48 حمایت می شود و به رغم تمامی این مسائل، این پایداری خودجوش نخستین و شاید تنها عامل در شرایط حالی برای دفاع از شهر قدس و مقدسات اسلامی و هویت اسلامی و عربی این شهر در مقابل سیاست ها و اقدامات یهودی سازی دشمن صهیونیستی باشد. پژوهش مذکور در صفحات آینده به بحث و بررسی پویایی منازعات میان طرفین می پردازد و پس از آن مهمترین تحولات حاصل شده در سیاست ها و طرح های یهودی سازی رژیم صهیونیستی و مهمترین تحولات طرف های فلسطینی و عربی و اسلامی که دیگر طرف مدافع شهر قدس است، مورد ارزیابی قرار می گیرد، پس از آن نیز سعی بر آن است که بارزترین و اساسی ترین رویکردها بررسی شده و در نهایت توصیه ها و دستورد العمل هایی نیز در این زمینه ارائه خواهد شد.
پویایی منازعات:
میزان پویایی منازعات میان طرفین را می توان در برخی نکات اساسی که مسائل زیر حول آن مطرح می شود، مشاهده کرد: منازعه بر سر مسجد مبارک الاقصی و هویت آن، مبارزات حیاتی و اساسی روزمره و توسعه شهرک سازی های صهیونیستی.
مسجد الاقصی: منازعه بر سر وجهه منحصر به فرد اسلامی :
پس از نابودی آرزوی صهیونیست ها مبنی بر تخریب مسجد مبارک الاقصی و ساخت معبد کذایی به جای آن به رغم گذشت سالیان مدید از اشغال این مسجد مبارک، دولت عبری هم اکنون طرح دیگری را در نظر دارد که در مقایسه با طرح پیشین به واقعیت بسیار نزدیک تر است و احتمال عملی شدن آن بسیار بیشتر است و این طرح همان تقسیم زمانی و مکانی مسجد مبارک الاقصی است. صهیونیست ها تلاش می کنند مسجد مبارک الاقصی را به طور کامل تقسیم بندی کنند، به گونه ای که یهودیان و مسلمانان سهم برابری در آن داشته باشند و کاملا بدیهی است که آن ها طرح و ایده خود را به شیوه ای کاملا تدریجی به پیش ببرند. ما در سال 2012 شاهد جهش های بزرگی در این روند تدریجی بودیم که وجهه صرفا اسلامی مسجد الاقصی را با خطرات بی شمار و بی سابقه ای از زمان اشغال آن مواجه کرد:
1- طرح و ایده تقسیم مسجد الاقصی تا زمان اعلام: طرف های حامی ایده "ساخت معبد کذایی" در سال های گذشته ترجیح می دادند تا وضعیت مسجد الاقصی را از طریق تهیه سوابق قضایی به منظور ممانعت از مراجعه به کنست برای تدوین قانونی در رابطه با تعدی مستقیم به مسجد الاقصی در ملا عام تغییر دهند. در 9/8/2012 طرف های صهیونیستی همزمان با افزایش نفوذ سیاسی خود، گزینه های خویش را تغییر دادند و "آریه الداد" یکی از نمایندگان کنست صهیونیستی پیش نویس قانونی را در زمینه تقسیم مسجد الاقصی میان مسلمانان و یهودیان به منظور بحث و بررسی به کنست ارائه داد. به موجب این طرح مسلمانان روزانه 9 ساعت می توانند در مسجد الاقصی حضور یابند بدون اینکه حتی یک فرد یهودی همزمان با آن ها وارد مسجد شود و در مقابل نیز یهودیان 9 ساعت بدون حضور مسلمانان حق ورود به مسجد الاقصی و انجام عبادت ها و مراسم های آیین یهود را دارند. همچنین مسلمانان روزهای جمعه به عنوان عید و یهودیان نیز روزهای شنبه به عنوان عید خود می توانند در این مسجد حضور یابند. به رغم اینکه رئیس کنست صهیونیستی از ترس عواقب و پیامدهای احتمالی، بحث و بررسی این طرح در کنست را به وقت دیگری موکول کرده است، اما این نخستین بار است که طرف های صهیونیستی نزدیک به برگزاری انتخابات کنست و اهتمام بیشتر به طرح ها و اهداف جناح راست گرای افراطی، به طور علنی و آشکار و بدون هیچ ابهامی از تقسیم مسجد الاقصی حرف می زنند، بنابراین به احتمال زیاد این طرح در کنست صهیونیستی که امسال تشکیل خواهد شد، طرفداران و حامیان زیادی خواهد داشت.
2- افزایش بی سابقه حضور یهودیان در مسجد الاقصی: طرف های صهیونیستی حامی ایده " ساخت معبد کذایی" بر حضور پررنگ و گسترده در مسجد الاقصی اصرار می ورزند، تا جایی که این کار به عادت مرسوم و روزانه آنان تبدیل شده است و بدین گونه می خواهند زمینه را برای تقسیم مسجد الاقصی میان یهودیان و مسلمانان آماده کنند تا از هر گونه مقابله و درگیری آنان با یکدیگر در آینده ممانعت به عمل آید. از همین رو ما اخیرا شاهد حضور گسترده نظامیان رژیم صهیونیستی با لباس های نظامی خود و یهودیان افراطی در محوطه های مسجد الاقصی هستیم که اکنون پلیس صهیونیستی نیز از حضور آنان در مسجد الاقصی ممانعتی به عمل نمی آورد و به آنان اجازه می دهد عبادت ها و مراسم های دینی خود را در این مسجد ادا کنند، علاوه بر این گردشگران خارجی نیز که بیشتر آنان از یهویان خارج هستند، تحت نظارت پلیس صهیونیستی وارد این مسجد می شوند. طبق گزارش ها و داده های موسس i عمران و بازسازی مسجد الاقصی، در سال گذشته میلادی، 6881 شهرک نشین صهیونیست، 3950 سرباز صهیونیستی با لباس های نظامی خود و 284906 گردشگر خارجی وارد محوطه های مسجد مبارک الاقصی شده اند که این بیانگر ورود روزانه 810 صهیونیست اعم از یهوی و مسیحی به این مسجد است که این میزان در مقایسه با سال های گذشته روندی کاملا صعودی داشته است.
3- تعیین نهایی هویت مسجد الاقصی: نبود آثار و نشانه هایی که دال بر وجود هویت یهودی در محوطه های مسجد الاقصی و بخش قدیمی قدس اشغالی باشد، همواره یکی از مهمترین مسائل و خلأهایی است که پروژه یهودی سازی با آن درگیر است، زیرا چگونه می توان گفت شهر قدس اشغالی "اورشلیم"، شهری یهودی است، حال آنکه در مرکز تاریخی آن حتی یک اثر و نشانه یهودی نیز موجود نیست؟ بر همین اساس، صهیونیست ها تلاش های گسترده ای را صورت داده اند تا آثار و نشانه های بیشتری را در محوطه های مسجد الاقصی و مناطق گسترده پیرامون بخش قدیمی قدس ایجاد کنند و در کنار آن نشانه های ظاهری این مسجد را نیز مورد اهتمام قرار دهند. صهیونیست ها در سال 2012 طرح ها و پروژه های زیادی را به تصویب رساندند از جمله تصویب پروژه "بیت الجوهر" در مسجد الاقصی واقع در غرب صحن براق و معبد "جوهره اسرائیل" که تنها 200 متر از این مسجد فاصله دارد، همچنین احداث مرکزی برای گردشگران و بازدیدکنندگان از مسجد الاقصی به جای پارکینگ "دیر الامن" واقع در غرب قدس شرقی، مرکز "جعفاتی" که بزرگ ترین مرکز یهودی سازی است که در مقابل دیوار سور در جنوب بخش قدیمی قدس افتتاح خواهد شد، "مرکز القدم" که مرکزی برای بازدیدکنندگان از مسجد الاقصی و مطالعه تورات خواهد بود و قرار است در سلوان افتتاح شود. تمامی این ها آثار و نشانه هایی واضح و آشکار است که احداث و افتتاح آن به منزله ی آرزویی بزرگ برای حامیان ایده و تفکر "ساخت معبد کذایی" خواهد بود.
4- تخریب مسیر باب المغاربه: تخریب تپه "مغاربه" مقدمه و سرآغازی برای اجرای پروژه "کیدم یروشالایم" خواهد بود که هدف از آن ایجاد تغییراتی گسترده در محوطه های غربی، جنوبی و شرقی مسجد الاقصی خواهد بود. تا به امروز تخریب این تپه اصلی ترین مانع بر سر راه اجرای دیگر طرح ها و پروژه های یهودی سازی در غرب مسجد الاقصی و ساخت بزرگ ترین معبد یهودی موسوم به معبد "نور قدس" بر روی مدرسه "تنکزیه" بوده است. دولت عبری تلاش می کرد تا این مانع را از سر راه بردارد به همین خاطر حکم تخریب تپه مذکور را در ماه نوامبر سال 2011 صادر کرد، اما واکنش های گسترده مردمی در مناطق عرب نشین و فلسطینی، صهیونیست ها را وادار به توقف عملیات تخریب این تپه کرد. شهرداری قدس اشغالی تلاش می کرد فشارهایی را به منظور لغو رکود حاصل شده در عملیات تحریب تپه مغاربه وارد کند، به همین خاطر عملیات تخریب تدریجی آن را در تاریخ 22/5/2012 آغاز کرد، اما همچنان در انتظار چراغ سبز دولت عبری به منظور از بین بردن آثار و بخش های باقی مانده و آغاز کار ساخت پل جدید است و هر لحظه انتظار آن را می کشد.
5- تونل ها و حفاری ها، بخشی از طرح های یهودی سازی مسجد الاقصی: پروژه یهودی سازی مسجد مبارک الاقصی تنها منحصر در طرح های تقسیم بندی زمانی و مکانی آن و یا ورود مداوم صهیونیست ها به محوطه های آن نیست، بلکه حتی در زیر این مسجد نیز حفاری های گسترده ای انجام شده که هدف از آن ایجاد شهری کاملا یهودی در زیر زمین در چارچوب تلاش های این رژیم برای تثبیت و تقویت موجودیت یهودی در این منطقه است. طبق گزارش ها و داده های موسسه بین المللی قدس تحت عنوان " گذری بر مسجد الاقصی" در ماه سپتامبر سال 2012، شمار مراکز حفاری رژیم صهیونیستی در بخش های غربی، جنوبی و شمالی این مسجد مبارک و زیر آن به 47 مرکز رسیده است.
6- بازسازی مسجد الاقصی: در مقابل افزایش موارد ورود صهیونیست ها به مسجد الاقصی، حضور مداوم فلسطینیان در محوطه های این مسجد مبارک، بارزترین وسیله و راهکار برای مقابله با صهیونیست ها است و کلاس های علم آموزی با حضور دانش آموزان ساکن قدس اشغالی و سرزمین های اشغالی 48 سپری حمایتی برای این مسجد به شمار می رود و در مقابل اعمال فشار دشمن صهیونیستی و ممانعت از برگزاری این کلاس ها و تعیین سن کسانی که وارد این مسجد مبارک می شوند، اردوهای مدرسه های کودکان زیر 12 سال تنها وسیله حمایت از مسجد الاقصی در مقابل ورود صهیونیست ها به مسجدی خواهد بود که مکان مقدس بیش از یک میلیارد و نیم مسلمان به شمار می رود. به هر حال، سال 2012 ثابت کرد که حضور همیشگی و مداوم نمازگزاران در مسجد الاقصی سپری حمایتی است که صهیونیست ها تا به امروز نتوانسته اند آن را از مسجد الاقصی دور کنند و همواره در تلاش برای یافتن راه هایی جهت ممانعت از حضور نمازگزاران در این مسجد مبارک هستند. در همین راستا و به رغم اعمال فشارهای شدید دولت عبری، تیم های اوقاف توانسته اند با مشارکت کشور ترکیه، قبه السلسله را بازسازی کنند و تلاش های خود برای مرمت و بازسازی قسمت های داخلی قبه الصخره را به رغم اعتراضات و تحصن های یهودیان افراطی به خاطر عملیات بازسازی این مکان شریف ادامه دهند. صهیونیست ها همواره ادعا می کنند که با این کار آثار و نشانه های معبد کذایی و دروغین آنان از بین می رود.
تشدید فشارهای دولت عبری و افزایش مقاومت فلسطینیان در مقابل آن:
در نتیجه سیاست اعمال فشار هدفمند دشمن صهیونیستی بر فلسطینیان در راستای کوچاندن آنان از شهر و دیار خود و واداشتن آن ها به مهاجرت داوطلبانه که روز به روز گسترده تر هم می شود، فشارهای مضاعفی بر ساکنان قدس اشغالی وارد می شود. فشارهای دشمن صهیونیستی بر ساکنان قدس در سال 2012 در این زمینه ها متمرکز بوده است:
1- روند افزایش میزان فقر میان ساکنان قدس، به گونه ای که در سال 2008 حدود 60 درصد از خانواده های ساکن قدس زیر خط فقر زندگی می کردند، در سال 2009 حدود 69 درصد و در سال 2010 نیز این میانگین به 77 درصد رسید. این در حالی است که 84 درصد از کودکان قدس از خانواده هایی هستند که زیر خط فقر زندگی می کنند.
2- سیاست به فقر کشاندن که شهرداری قدس اشغالی علیه فلسطینیان در پیش گرفته است: به گونه ای که نتایج گزارش ها و داده ها در سال 2012 حاکی از آن است که 75 درصد از سرپرستان خانوارهای ساکن قدس به شهرداری قدس اشغالی بدهکار هستند، که این شهرداری طی سال های گذشته همواره ساکنان قدس را به منظور پرداخت غرامت ها و مالیات های خود تحت تعقیب قرار داده است و با گرفتن سودهایی عالی از آن ها باج گیری می کند.
3- بستن ایست بازرسی "راس خمیس" در 19/9/2012. این ایست بازرسی یکی از پست های بازرسی بود که مناطق شمالی قدس را به بخش های واقع شده در داخل دیوار نژادپرستانه مرتبط می ساخت، اما صهیونیست ها آن را بسته و به جای آن دیوار نژادپرستانه حائل را احداث کردند تا بدین گونه گذرگاه بین المللی "شعفاط" تنها گذرگاه برای تردد 55000 فلسطینی باشد که در مناطق شمالی و جداشده از قدس اشغالی سکونت دارند. این واقعیت ها به روشنی نشان می دهد که ساکنان این مناطق طی سال های آینده دو گزینه پیش رو خواهند داشت: یا اینکه باید به محله های واقع در داخل دیوار نژاد پرستانه نقل مکان کنند، که این محله های با بحران مسکن شدیدی رو به رو هستند، و یا اینکه از حق سکونت خود در این شهر چشم پوشی کرده و برای همیشه شهر و دیار خود را فراموش کنند.
4- تمایل یهودیان افراطی به مالکیت املاک جدید در مرکز محله های عربی و ایجاد محله هایی که به مکانی جدید برای ناامنی و درگیری فلسطینیان و صهیونیست ها تبدیل شود. ما در سال 2012 شاهد تلاش های بیشتر یهودیان در این زمینه بودیم، به گونه ای که پلیس صهیونیستی برخی منازل فلسطینیان در شرق محله طور، شمال بیت حنینا و جنوب جبل مبکر را تخیله کرده تا آنان را به یهودیانی تحویل دهد که به دروغ ادعای مالکیت آن را دارند و بدین گونه مناطق جدیدی را علاوه بر سلوان، راس العامود و بخش قدیمی قدس برای اختلاط یهودیان با فلسطینیان ایجاد کنند تا بدین گونه حضور نیروهای پلیس صهیونیستی در عمق مناطق و محله های عربی را گسترده تر کنند.
5- تمامی این موارد با تشدید جنایت ها و حملات وحشیانه شهرک نشینان صهیونیست علیه ساکنان قدس اشغالی که در سال 2012 بالغ بر 17 مورد حمله بود، مقارن شده است که بدترین نمونه آن حمله حدود 40 فرد یهودی به "جمال جولانی" جوان فلسطینی ساکن قدس در مرکز تجاری در غرب قدس در تاریخ 16/8/2012 و ضرب و شتم شدید وی بود که پس از آن، این افراد وی را در وضعیتی ناگوار و وخیم مقابل دیدگان عابران و یهودیان حاضر در بازار در خیابان رها کردند و حتی یکی از ضاربان این جوان فلسطینی در مقابل دادگاه اعلام کرد که به هیچ وجه از کار خود پشیمان نیست و آرزو می کرده که این جوان فلسطینی همانجا به شهادت برسد.
6- به این موارد باید تهدیدات همیشگی صهیونیست ها مبنی بر ورود به مسجد مبارک الاقصی در تمامی اعیاد دینی و غیر دینی را نیز که اوج آن در ماه های دوم، پنجم، هفتم و دهم سال 2012 بود، اضافه کرد.
7- مقدسات مسیحی نیز از فشارها و تعرض های دولت عبری در سال 2012 مصون نماندند و اوج این فشارها و جنایت ها شامل بلوکه کردن املاک کلیسای ارتودکس بود که یکی از 3 فرقه ای است که مسئول خدمت رسانی به کلیسای "قیامت" است. حکم مصادره این زمین ها را شرکت آب "جیحون" به خاطر انباشته شدن قبض های آب این کلیسا که بالغ بر میلیون ها شیکل بود، اجرا کرد، این در حالی است که اماکن مقدس از دوره عثمانی به بعد از پرداخت قبوض آب معاف بوده اند. همچنین صهیونیست ها حملات خود به اماکن مقدس را تحت عنوان "انتقام گیری از فلسطینیان" در سال گذشته شدت بخشیده اند. صهیونیست ها طی این حملات شعارهایی را در اهانت به آیین مسیحیت و حضرت مسیح بر روی دیوار کلیساها و صومعه ها در بخش های شرقی و غربی قدس می نوشتند.
8- در ماه می سال 2012 اسرای فلسطینی دست به اعتصاب غذا زدند و فعالیت ها و برنامه های زیادی به منظور همبستگی با آن ها انجام شد و اسیر سامر عیساوی بار دیگر در ماه ژوئیه سال 2012 به بازداشت نظامیان رژیم صهیونیستی درآمد و در اعتراض به این امر، از 1/8/2012 دست به اعتصاب غذای نامحدود زد. همچنین نظامیان صهیونیستی زادگاه وی، شهرک عیسویه را به محاصره شدید خود در آورده و خانواده اش را به شدت تحت فشار قرار دادند تا بدین گونه وی را وادار به توقف اعتصاب غذایش کنند، پس از آن صهیونیست ها در ادامه جنایت های خود علیه خانواده عیساوی، منزل برادر سامر را در تاریخ 1/1/2013 تخریب کردند.
9- اوایل سال 2012 نظامیان رژیم صهیونیستی "محمد طوطح" نماینده فلسطینی و "خالد ابو عرفه" وزیر سابق قدس را پس از حمله به چادر تحصن برپا شده در داخل محوطه دفتر نمایندگی کمیته بین المللی صلیب سرخ در تاریخ 23/1/2012 بازداشت کرده و پس از انتقال این دو نماینده فلسطینی به زندان، آنان را محاکمه کردند و این دو اسیر تا به امروز نیز در زندان های صهیونیستی تحت بازداشت هستند. تمامی این رخدادها و حوادث، موجب تشدید فشارهای دشمن صهیونیستی و افزایش درگیری ها در سرزمین های اشغالی شده و ساکنان قدس را بیش از پیش به روی آوردن به گزینه مقاومت در مقابل این اقدامات خودسرانه دولت عبری واداشته است که مقاومت و اعتراضات مردمی در قدس اشغالی به شکل خیرش های عمومی در سرتاسر این شهر نمایان شده است و این خیزش ها در تاریخ 30/3 همزمان با راهپیمایی جهانی قدس و روز زمین که یک شهروند فلسطینی طی آن به شهادت رسید، به اوج خود رسید.
همچنین اعتراضات مردمی از 16 الی 20/11/2012 همزمان با آغاز نبرد سجیل در نوار غزه، در بیشتر مناطق کرانه باختری شدت یافت و این مناطقه به کانون های اصلی ناامنی و درگیری با نظامیان ارتش عبری تبدیل شدند و شهرک عیسویه شاهد بیشترین درگیری ها و اعتراضات بود، به گونه ای که در این مدت، فلسطینیان 21 بار با سنگ اندازی و پرتاب کوکتول مولوتوف به سمت نظامیان صهیونیست با آن ها درگیر شدند و پس از آن 14 مورد درگیری در سلوان، 12 مورد در اردوگاه شعفاط، 12 مورد در بخش قدیمی قدس و محله های اطراف آن و 10 مورد درگیری نیز در ایست بازرسی قلندیا به وقوع پیوست. همچنین در سال 2012 در کل 78 مورد پرتاب سنگ و بمب های آتش زا به سمت نظامیان رژیم صهیونیستی در مناطق مختلف قدس اشغالی، 6 مورد حمله با چاقو به سمت صهیونیست ها و 21 عملیات دیگر چه با پرتاب بمب های آتش زا، درگیری و ... که موجب زخمی شدن شماری از نظامیان صهیونیست شد، به ثبت رسیده است.
در ماه های ژوئن و ژوئیه سال 2012 جنگ تازه ای در قدس اشغالی به راه افتاد، به گونه ای که آتش سوزی های گسترده ای تمامی شهر را دربر گرفت و پلیس رژیم صهیونیستی تاکید کرد که ناآرامی هایی که قدس را فرا گرفته ساختگی بوده و دلایل آن کاملا قومیتی است و به همین بهانه شماری زیادی از جوانان ساکن قدس را بازداشت کرد. تنها در روز 24/6/2012 پانزده مورد آتش سوزی به وقوع پیوست که بیشتر آن ها در محله های یهودی نیشین قدس اشغالی بود، به دنبال آن پلیس دولت عبری تصریح کرد که طی چندین هفته 124 مورد آتش سوزی را در این شهر ثبت کرده است که برخی از این آتش سوزی ها در محوطه های پایگاه نظامی مرکزی قدس و محوطه شهرک صهیونیست نشین "گیلو" رخ داده است و چنین به نظر می رسد که عاملان این جنگ جدید ( آتش سوزی های گسترده) تنها یک طرف نیستند، زیرا این آتش سوزی ها برخی مغازه های واقع در قدس در مقابل باب العامود را نیز در برگرفت که به زودی می بایست تخلیه شوند، اما آتش تمامی کالاها و وسایل موجود در این مغازه ها را در تاریخ 24/6/2012 به کام خود برد.
محله بستان، گوی آتشین: وضعیت محله بستان را باید ریز تر و دقیق تر از دیگر محله ها بررسی کرد، زیرا این محله دومین محله ای است که پس از محله شیخ جراح در معرض سیاست کوچاندن دسته جمعی رژیم صهیونیستی قرار دارد و نسبت به دیگر محله ها از اهمیت بیشتری برای اجرای طرح ها و برنامه های یهودیان افراطی برخوردار است. رژیم صهیونیستی در سال 2009 حکم تخریب 88 مورد از املاک واقع در این محله را صادر کرد و مالکان این املاک و زمین ها نیز در اعتراض به صدور چنین حکمی، شکواییه هایی قانونی را به دادگاه های صهیونیستی ارائه دادند و همزمان با آن اعتراضات مردمی گسترده ای را نیز به راه انداختند و چادر تحصنی دائمی را نصب کرده و نمازهای جمعه خود را در این چادر برپا می کردند و چنین اقدامات و تحرکاتی به یک بحران و تهدید واقعی برای دشمن صهیونیستی تبدیل شد، به دنبال آن شهرداری قدس اشغالی با توسل به ابزارها و راهکارهای ممکن در تلاش برای تضعیف و توقف تحرکات مردمی بود، به همین منظور اقدام به راه اندازی توطئه ها و اختلافاتی میان ساکنان محله بستان کرد و طرحی را ارائه داد که به ظاهر میزان خسارت های آنان را کاهش می داد، اما در واقع هدف از این طرح، تفرقه اندازی میان ساکنان این محله و شکستن عزم و اراده و وحدت آنان بود، به گونه ای که شهرداری قدس اشغالی تصمیم گرفت تنها 29 مورد از این املاک را تخریب کند در مقابل اینکه ساکنان این املاک در دیگر املاکی که تخریب نخواهند شد، شریک شوند، علاوه بر این نظامیان رژیم صهیونیستی برخی فعالان این کمیته را مستقیما هدف قرار دادند، شخصیت هایی همچون شیخ موسی عوده که به اتهام سنگ اندازی به سمت نظامیان دولت عبری در سال 2012 به 3 ماه بازداشت محکوم شد، همچنین صهیونیست ها اصغر مسلم، فرزند 12 ساله وی را 12 مرتبه بازداشت کرده و او را مورد شکنجه و تعذیب قرار دادند.
هدف رژیم صهیونیستی از تمامی این تلاش ها و برخی اقدامات دیگر که شاید در رسانه های خبری منتشر نشده است، متفرق کردن ساکنان محله بستان و در هم شکستن وحدت و تحرکات مردمی آنان و ایجاد اختلافات داخلی میان آنان بود که این اقدامات تا اواخر سال 2012 هیچ سود و نفعی برای آن ها در بر نداشت، بنابر این شهرداری قدس اشغالی به تهدید و ارعاب ساکنان این محله متوسل شد و برخی مقامات صهیونیستی صراحتا اعلام کردند که در صورت عدم پذیرش طرح تسویه مذکور از سوی ساکنان این محله، در ماه سپتامبر سال 2012 تخریب هایی دسته جمعی را در محله مذکور به راه می اندازند، با فرا رسیدن موعد مقرر، شهرداری قدس اشغالی این مساله را در تاریخ 10/9/2012 در کنست صهیونیستی ارائه داد، کنست نیز پس از رسیدگی به این مساله اعلام کرد که کمیته ای ویژه تحت نظارت دادستان کل صهیونیستی با حضور در محله بستان در 26/10/2012 تحقیقاتی را در این محله به منظور بحث راهکارهای اجرای قانون "ساخت و ساز"در آن انجام خواهد داد. در پرتو این تهدیدات تکراری، شهرداری قدس اشغالی تنها در سال 2012 بیش از 15 مرتبه کارکنان خود را به شهرک سلوان فرستاد تا حکم های تخریب را به مالکان املاک و زمین های مورد نظر تحویل دهند و زمینه را برای تخریب این املاک فراهم کنند، اما حتی موفق به تخریب یک باب منزل نیز در سال 2012 در این محطه نشدند. کاملا بدیهی است که تخریب محله بستان به گویی آتشین می ماند که شهرداری قدس اشغالی، دولت عبری و کنست صهیونیستی چنین طرحی را ارائه داده اند، اما هیچ کدام از آن ها از ترس ملتهب شدن اوضاع، جرأت اجرایی کردن عملیات تخریب این محله را ندارند و شاید تنها دلیلی که موجب شده این حکم تا به امروز به مرحله اجرا درنیاید، حفظ وحدت و یکپارچگی ساکنان محله بستان، ادامه اعتراضات مردمی و تقویت آن و حتی گسترش دامنه آن به دیگر شهرها به عنوان راهکاری برای مقابله با دشمن صهیونیستی و طرح های جنایتکارانه آن باشد.
دوم: قدس در معرض طرح های یهودی سازی رژیم صهیونیستی:
ادامه ترقی جایگاه سیاسی و قضایی حامیان تفکر "ساخت معبد کذایی":
حامیان ایده "ساخت معبد کذایی" پیشرفت زیادی را در عرصه های سیاسی دولت عبری حاصل کرده اند. اگر قبلا حامیان تفکر ساخت معبد کذایی بر روی خرابه های مسجدالاقصی گروهی بودند که در اوایل دهه نود در عرصه های سیاسی رژیم صهیونیستی در حاشیه قرار داشتند، امروز به قدرت های اصلی تبدیل شده اند که سهم بسزایی در تشکیل دولت دارند و جایگاه آنان در این دولت به مروز زمان و پس از برگزاری هر انتخاباتی قوی تر از گذشته می شود و چنین به نظر می رسد که انتخابات سال 2013 نقطه تحولی بی سابقه برای آنان در این زمینه باشد، زیرا برخی اعضای لیکود همچون "دنی ایالون"، "موشیه یالون" و "زئیف الکین" که از پیشگامان و حامیان ورود به مسجد مبارک الاقصی هستند، در راس 20 مرکز اول در لیست انتخاباتی حزب لیکود قرار دارند و بدون شک پست های وزارتی یا رهبری مهمی را در کنست صهیونیستی آتی بر عهده خواهند گرفت. در همین راستا، "فیگلین" پس از اعلام نتیجه انتخابات داخلی لیکود در 27/11/2012 تاکید کرد: این ابتدای راهی است که به ساخت معبد کذایی منتهی خواهد شد. از سوی دیگر، به نظر می رسد که ایده ساخت معبد کذایی یکی از اولویت های اصلی مراجع قضایی رژیم صهیونیستی و از امور مسلم آنان باشد. "یهودا فینشتاین" مشاور قانونی دولت عبری در تاریخ 17/7/2012 اعلام کرد که کوه معبد بخش جدایی ناپذیر دولت عبری است و قوانین رژیم صهیونسیتی به ویژه قوانین مربوط به آثار باستانی و ساخت و ساز در آن اجرا می شود.
فینشتاین این گزارش خود را به دولت عبری و شهرداری قدس اشغالی و پلیس صهیونیستی ارائه داد تا بدین گونه مانع از ادامه عملیات ترمیم و بازسازی در مسجد الاقصی شود و سازمان اوقاف را تحت فشار قرار دهد تا موافقت دولت عبری را در این زمینه جلب کند. اما در تاریخ 4/10/2012 قاضی دادگاه صلح رژیم صهیونیستی در قدس اشغالی هنگام بررسی مساله شهرک نشینی صهیونیستی که از انجام عبادات و مراسم های آیین یهود در داخل مسجد الاقصی منع شده بود، تاکید کرد که پلیس صهیونیستی باید به یهودیان اجازه دهد در این مسجد نماز بخوانند.
تفکر ساخت معبد کذایی و هوشیاری و آگاهی مردمی:
در بحبوحه زمینه سازی برای برگزاری انتخابات، روزنامه عبری زبان "معاریو" اقدام به برگزاری یک نظر سنجی کرد. نتایج این نظر سنجی نشان می داد که 71 در صد از شرکت کنندگان از حق یهودیان در اقامه نماز در داخل مسجد الاقصی حمایت می کنند و تنها 7 درصد از شرکت کنندگان با این مساله مخالف هستند و دیگر شرکت کنندگان نیز نظری در این باره نداده اند. اما زمانی که از آن ها در مورد ساخت و ساز در منطقه " E 1 " که قدس را به شهرک صهیونیست نشین "معالیه ادومیم" مرتبط می سازد، سوال شد، 51 درصد از شرکت کنندگان در نظر سنجی موافق و 9 درصد نیز مخالف این امر بودند. تمامی این شاخص ها و نظرها نشان می دهد که میزان تندروی و افراطی گری صهیونیست ها در رابطه با موضوع قدس روز به روز بیشتر می شود که این مساله زمینه حمایت های گسترده صهیونیست ها از تمامی دولت های آتی عبری را به منظور یهودی سازی قدس اشغالی فراهم می کند.
شهرک سازی ها و افراطی گری در قدس: تلافی جنگ 8 روزه غزه:
پس از نبرد سجیل و شکست دشمن صهیونیستی در تحقق اهداف مطلوب و مد نظر خود، نتانیاهو و تیم وزارتی وی به منظور جبران بخش هایی از شکست مفتضحانه خود در جریان جنگ 8 روزه غزه و بازپس گیری محبوبیت از دست رفته خود، تندروی و افراط بیشتری در رابطه با موضوع قدس و موضع خود به خرج دادند. همچنین از زمان پذیرش فلسطین در سازمان ملل به عنوان دولت غیر عضو ناظر، دولت عبری ساخت 5496 واحد مسکونی جدید در قدس اشغالی و منطقه واقع میان قدس و شهرک صهیونیست نشین "معالیه ادومیم" را به تصویب رساند، حتی دیگر احزاب صهیونیستی نیز همچون حزب ائتلاف ملی، انتخابات مقدماتی خود را در منطقه کتان واقع در شمال بخش قدیمی قدس که این روزها به نقطه آغاز حفاری های صهیونیستی در این منطقه تبدیل شده، برگزار کردند.
همچنین دولت عبری در سال 2012 مناقصه هایی را برای ساخت 2386 واحد مسکونی جدید در مقابل 726 واحد مسکونی در سال های گذشته برگزار کرد و حکم ساخت 6932 واحد مسکونی دیگر را نیز به منظور بحث و بررسی مراحل اجرای آن به کنست صهیونیستی ارائه داد که پس از آن مقامات دولت عبری به ویژه بنیامین نتانیاهو در اظهاراتی تاکید کردند که هیچ مذاکره و گفتگویی را در مورد شهرک سازی ها در قدس اشغالی با هیچ طرفی انجام نخواهند داد و دولت عبری به رغم تمامی انتقادات و اعتراض ها، طرح های مد نظر خود در این شهر را اجرایی می کند.
سوم: قدس از دیدگاه طرف های فلسطینی، عربی و اسلامی:
راهپیمایی جهانی قدس: قدس در جبهه های مردمی:
همزمان با آغاز سال 2012، فراخوان های گسترده ای برای برگزاری راهپیمایی جهانی قدس در روز زمین در تاریخ 30/3/2012 صادر شد و این فراخوان ها عملا با موفقیت رو به رو بود و توانست حادثه ای را بیافریند که بار دیگر در بحبوحه اهتمام همگانی به انقلاب های عربی و عواقب و پیامدهای آن، قدس و اهمیت آن را در اذهان مردم هر چند به طور موقت زنده کند. این تحرکات در روز 30/3/2012 به اوج خود رسید و کشورهای اردن، مصر، لبنان، مراکش و برخی کشورهای اروپایی را نیز در بر گرفت و هیات های زیادی از اقصی نقاط جهان از جمله غزه و قدس در این تحرکات مشارکت داشتند و عده ای در این راهپیمایی ها به شهادت رسیده و یا زخمی شدند و سرتاسر قدس را خیزشی سراسری که بیانگر خشم و غضب آن از جنایت ها و طرح های دشمن صهیونیستی بود، فرا گرفت. علاوه بر این، راهپیمایی جهانی قدس موجب وحدت و یکپارچگی جهانیان شد و تمامی احزاب و جریان های مختلف در اقصی نقاط جهان فراخوان هایی را برای مشارکت گسترده در این راهپیمایی صادر کردند که این مساله را تنها در این روزها می توان شاهد بود.
عزیمت به مسجد الاقصی، انتقال تناقض به عرصه های داخلی:
برگزاری اجلاس بین المللی قدس در دوحه در 26/2/2012 امید و تکیه گاهی برای مساله قدس بود پس از آنکه حل این مساله به دلایل مختلفی به تعویق افتاده بود و چنین به نظر می رسید که دولت میزبان برگزاری این اجلاس در آغاز امر تلاش می کرد تا از این اجلاس به عنوان مناسبت و سرآغازی برای ارائه طرحی عملی به منظور دفاع از قدس در دوحه بهره گیرد، اما انقلاب های عربی و شرایط داخلی فلسطین اجازه چنین کاری را نداد. در حقیقت، اجلاس دوحه سرآغازی برای گردباد " رخت بربستن" بود که محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان در جلسه افتتاحیه این اجلاس آن را مطرح کرد. سرآغاز اهتمام به این طرح با اظهارات محمود هباش، وزیر اوقاف تشکیلات رام الله در 28/1/2012 مطرح شد که وی در این اظهارات عزیمت به مسجد مبارک الاقصی را وظیفه ای دینی و اخلاقی خواند. پس از وی نیز ابو مازن در اجلاس دوحه خواستار واکنش صاحب نظران در این زمینه نسبت به سفر به مسجد الاقصی شد تا اینکه شیخ یوسف قرضاوی در تاریخ 28/2/2012 بار دیگر فتوای قبلی خود را صادر کرد و این کار را عادی سازی روابط با دشمن صهیونیستی و کاری حرام خواند.
پس از آن نیز اختلاف نظرها در این باره تنش هایی را در عرصه داخلی فلسطین و کشورهای عربی و اسلامی ایجاد کرد و جنبش فتح در تاریخ 2/3/2012 فتوای شیخ قرضاوی را به شدت محکوم کرد و هباش نیز در 9/3/2012 بار دیگر این فتوا را مورد انتقاد قرار داد و علیه آن موضع گیری کرد و محمود عباس نیز در 18/3/2012 موضع مشابهی اتخاذ کرد. پس از آن وزیر اوقاف تشکیلات رام الله دیدارهایی را با وزارت اوقاف و دار الافتای کشورهای عربی به منظور جذب آن ها به طرف خود و تاثیر بر آرا و نظرات آن ها انجام داد و در همین راستا در تاریخ 18/3/2012 از مرکز انجمن جهان اسلام بازدید کرد و در 5/4/2012 با مفتی عمان و در 18/4/2012 نیز با شیوخ الازهر دیدار کرد اما این دیدارها نتایج مطلوبی را برای وی به همراه نداشت.
همزمان با این، اردن نیز رسما به حامیان بازدید از مسجد الاقصی اضافه شد و اقداماتی را برای سفر "جفری" مبلغ سرشناس به قدس و بازدید از مسجد مبارک الاقصی در 5/4/2012 همراه با امیر هاشم بن حسین انجام داد و پس از آن "علی جمعه" مفتی مصر نیز همراه با امیر غازی بن محمد در تاریخ 18/4/2012 از مسجد الاقصی بازدید کرد و پس از آن ها نیز محمد رعود، وزیر کشور اردن در تاریخ 19/4/2012 و مدیر امنیت عمومی اردن در تاریخ 23/2/2013 از این مسجد دیدن کردند. این در حالی است که هباش از سفر شماری دیگر از مقامات عربی و اسلامی به مسجد الاقصی در 20/4/2012 خبر داد و محمود عباس نیز بار دیگر در تاریخ 25/4/2012 از مقامات عربی خواست از این مسجد مبارک بازدید کنند. اردن نیز به رسانه های خبری این کشور اجازه نداد به هیچ شیوه ای موضع آن در قبال سفر به سرزمین های اشغالی را مورد انتقاد قرار دهند. در جریان این گردباد، شمار اندکی از قبطی های مصر تحت تاثیر این فراخوان ها قرار گرفتند و به دنبال آن در جریان عید " پاک" که با این دوره مصادف بود، به قدس اشغالی سفر کردند، اما کلیسای قبطی ها همچنان به طور قاطع مخالف سفر به قدس اشغالی و بازدید از مسجد الاقصی بود. این گردباد به هر شیوه ممکن در ماه می و ماه های پس از آن آرام شد و دیگر اثری از آن دیده نشد.
این رویداد با توجه به چندین فاکتور درخور تامل است: از جمله اینکه همزمان با بازدیدها از مسجد الاقصی، شیخ عکرمه صبری خطیب این مسجد مبارک از ورود به آن منع می شد و شیخ رائد صلاح، رئیس جنبش اسلامی در سرزمین های اشغالی 48 نیز به محض رسیدن از انگلیس، حکمی را دریافت کرد که به موجب آن از ورود به این مسجد منع می شد؛ انگار کسانی که معتقد بودند سفر به قدس تحت اشغالگری رژیم صهیونیستی به منزله عادی سازی روابط با این رژیم قلمداد می کردند به عنوان طرف های مخالف حمایت از قدس شناخته می شدند. حال آنکه تشکیلات خودگردان که یکی از دعوت کنندگان به بازدید از مسجد الاقصی بود، تنها 2 هزارم بودجه خود را صرف دفاع از قدس کرده بود. تمامی این بحث و جریان ها در بحبوحه درگیری ها و ناامنی های موجود در این شهر و تلاش صهیونیست ها برای ورود به مسجد الاقصی و پراکندگی و بی اثر ماندن تلاش های اندک برای دفاع از این مسجد صورت گرفت. در نهایت، این گردباد به رغم تلاش های گسترده حامیان آن و همکاری آن ها برای تغییر رویکرد و موضع امت اسلامی و عربی در قبال این بازدیدها و عدم احتساب آن به عنوان عادی سازی روابط با دشمن صهیونیستی کاملا بی اثر ماند و به شکست انجامید و حتی سهم بسزایی نیز در تاکید مجدد بر این موضع ( اینکه بازدید از مسجد الاقصی عادی سازی روابط با دشمن صهیونیستی به شمار می رود) و تثبیت آن نزد امت اسلامی و عربی داشت و مهم ترین درسی که از این حوادث و رخدادها اخذ شد این بود که چالش ها و تهدیدات پیش روی قدس و مسجد الاقصی مستلزم بذل تلاش هایی یکپارچه و جهت دادن به آن به سمت مقابله با اشغالگری دشمن صهیونیستی و طرح های جنایتکارانه آن و بی اثر نگذاشتن این تلاش ها به سبب اختلافات داخلی است.
موشک ام 75 گزینه مقاومت را تقویت کرد:
در تاریخ 16/11/2012 مهمانی غیر منتظره به شهر قدس اشغالی رسید، موشک دست ساز محلی "ام 75" که از غزه به سمت کانون شهرک نشینی صهیونیستی جنوبی در "گوش عتصیون" شلیک شد. پس از آن، گروه های مقاومت بار دیگر در جریان جنگ اخیر علیه غزه، بارها با این موشک مناطق صهیونیست نشین را هدف قرار دادند. شلیک این موشک معانی استراتژیک مهمی در بر داشت، توان دفاعی عمق و مرکز دولت عبری در مقابل موشک های شلیک شده از غزه به حد صفر رسید، حال اینکه این موشک ها دست ساز و محلی بود و هیچ چیزی نمی توانست مانع از ساخت صدها نمونه از آن در داخل نوار غزه شود. شاید مدت ها طول بکشد تا اثرات واقعی این موشک ها بر رشد جمعیتی مناطق مورد هدف واقع شده نمایان شود و شاید مهمترین و بارزترین اثری که این موشک ها بر این مناطق گذاشته اند، این باشد که موشک "ام 75" بار دیگر گزینه مقاومت را نزد ساکنان قدس زنده کرد و بدون شک گرایش آنان به سمت مقاومت و بکارگیری این موشک ها علیه دشمن صهیونیستی را بیش از پیش تقویت خواهد کرد.
دولت غیر عضو در سازمان ملل: چه دستاورد تازه ای را برای قدس به همراه داشته است؟
محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان بلافاصله پس از پیروزی غرورآفرین گروه های مقاومت بر دشمن صهیونیستی در نبرد سجیل، به منظور پذیرش فلسطین در سازمان ملل به عنوان کشور غیر عضو ناظر راهی نیویورک شد. حرف و حدیث های زیادی در مورد عواقب و پیامدهای مثبت و عملی این اقدام و چشم اندازهای حمایت از قدس و مقدسات اسلامی مطرح شد و به رغم تحلیل ها و ارزیابی های خوش بینانه در این زمینه، باید تاکید کنیم که قدس و مقدسات اسلامی و مسیحی به ویژه در این شهر تا زمانی که از طریق دولت کاملا عضو در سازمان ملل یعنی اردن در این سازمان نمایندگی می شوند، از دهه های هشتاد در فهرست میراث جهانی و فهرست میراث جهانی در معرض خطر گنجانده شده اند ، بنابراین بحران قدس به علت نبود نمایندگانی از آن در سازمان ملل یا نهادها و سازمان های وابسته به آن نیست، اما می توان حضور قدس در سازمان های بین المللی را تقویت کرد و پیش بینی می شود که مراجعه عباس به سازمان ملل و پذیرش فلسطین در این سازمان به عنوان دولت غیر عضو ناظر، سهم بسزایی در ممانعت از تداوم شهرک سازی های رژیم صهیونیستی از طریق مراجعه به دادگاه جنایت های بین المللی و محاکمه سران دولت عبری در این دادگاه ها به ویژه در رابطه با پرونده شهرک سازی ها و عواقب و پیامدهای آن که صراحتا قوانین بین المللی را نقض می کند، داشته باشد.
جنگ بیانیه ها و فراخوان ها، موضع گیری های پی در پی و بن بست در میدان عمل:
کسانی که پیگیر تحولات قدس هستند، ناگزیر با موج بیانیه ها و اظهاراتی رو به رو می شوند که در رسانه ها منتشر شده است. در همین راستا، دایره امور قدس در سازمان آزادی بخش فلسطین بیانیه ای هفتگی در این باره صادر کرده است که در عمده بخش های آن نسبت به طرح تقسیم مسجد الاقصی هشدار داده شده است. از سوی دیگر، جنبش حماس نیز بیش از 20 بیانیه در مورد این شهر صادر کرده است. اما رهبران اردن با صدور بیش از 10 بیانیه جنایت های دشمن صهیونیستی و طرح های یهودی سازی آن در شهر قدس را محکوم کردند. اتحادیه عرب و سازمان همکاری اسلامی نیز حداقل 10 بیانیه در این زمینه صادر کردند و نهادهای رسمی مصری نیز با صدور 4 بیانیه یهودی سازی قدس اشغالی را محکوم کردند و علاوه بر این، احزاب و گروه های مختلف فلسطینی نیز بیانیه هایی را در مورد این شهر و طرح های یهودی سازی دشمن صهیونیستی علیه آن صادر کردند. بیشتر این بیانیه ها توصیفی و هشدار دهنده است و دعوتی را به منظور اقدامات و تحرکات عملی برای دفاع از قدس ارائه نمی دهد. برای مثال گروه های فلسطینی اعم از گروه های مقاومت یا گروه های مذاکره کننده با دشمن صهیونیستی از اتحادیه عرب و سازمان همکاری اسلامی دعوت کرده اند تا به مسئولیت ها و تعهدات خود در قبال قدس عمل کنند و این دو طرف به نوبه خود خواستار تحرک شورای امنیت و جامعه بین المللی در این زمینه شده اند و تنها به همین بسنده کرده اند و حتی زمانی که خواستار تحرک جامعه بین الملل شده اند، کشورها و سازمان های عربی و اسلامی اقدامی را در راستای ترغیب و واداشتن جامعه بین المللی به تحرکات فوری در مورد قدس یا تدوین پیش نویس یا حتی صدور بیانیه ای رسمی هنگام جنایت های دشمن صهیونیستی انجام نداده اند. همین مساله موجب انعکاس عجز و ناتوانی این طرف ها در قبال شهر قدس شده است و به نظر نمی رسد که در آینده ای نزدیک شاهد تغییراتی واقعی در وضعیت این شهر باشیم، مگر با فعال سازی مقاومت مسلحانه در کرانه باختری علیه دشمن صهیونیستی، تا بدین گونه معادله نبرد به جایگاه طبیعی خویش بازگردد. همچنین باید برگه های قدرتی که کشورهای عربی و اسلامی به ویژه در زمینه های سیاسی و اقتصادی در اختیار دارند، فعال سازی شوند.
چهارم: موضع طرف های بین المللی:
تحول در موضع آمریکا: موضع آمریکا در قبال مساله قدس در سال 2012 شاهد تحولات گسترده ای بود، به ویژه اینکه در این سال انتخابات ریاست جمهوری این کشور برگزار شد و این فرصت مناسبی برای باج گیری صهیونیست ها و امتیازگیری های بیشتر از آمریکایی ها بود که عمده این تحولات را می توان در موارد زیر خلاصه کرد: 1. وزارت امور خارجه آمریکا در تاریخ 31/7/2012 با انتشار گزارشی تحت عنوان "آزادی ادیان" از سیاست های دولت عبری در شهر بیت المقدس از بدو اشغالگری (از سال 1967) انتقاد کرد، سیاست هایی که دیوان عالی رژیم صهیونیستی از آن حمایت می کند و عناصر پلیس صهیونیستی با انگیزه های امنیتی این سیاست ها را در شهر بیت المقدس پیاده می کنند و مسلمانان را از ادای مراسم ها و عبادت های دینی خود در مسجد الاقصی محروم می کرد، مورد انتقاد قرار داد. گزارش حاضر همچنین سیاست اوقاف اردن در زمینه محدود سازی ورود غیر مسلمانان به مسجد الاقصی و قبه الصخره را مورد انتقاد قرار داد که منظور این گزارش مسجد جامع قبله بود. گزارش مذکور سازمان اوقاف را به خاطر ممانعت از پوشیدن نمادهای دینی غیر اسلامی در حرم شریف" به باد انتقاد گرفت. این گزارش واکنش های گسترده ای را در محافل عربی و اسلامی به دنبال داشت که به دنبال آن آمریکا بیانیه ای را منتشر و اعلام کرد که بندها و ماده های مربوط به مسجد الاقصی تا زمانی که این سیاست مورد انتقاد قرار گیرد یا پیشنهادهایی در مورد آن مطرح شود، تنها وسیله توصیف وضعیت کنونی خواهد بود، اما وارد کردن کلمه "توصیف" در این گزارش به کلی آزادی های دینی در دنیا را مورد انتقاد قرار می دهد. گزارش مذکور بر موضع دولت عبری در این زمینه ارجحیت داشت و این گزارش رژیم صهیونیستی را در محل دفاع از خود و توجیه سیاست هایش در رابطه با ممانعت از ورود غیر مسلمانان به این مسجد و اقامه نماز در آن قرار داد.
2. یکی دیگر از مسائل برجسته صدور برنامه های انتخاباتی جزب دمکرات بود که در این برنامه ها هیچ اشاره ای به قدس به عنوان پایتخت دولت عبری نشده بود که پس از آن اوباما متوجه این مساله شد و از حزب خود خواست این مساله را نیز در برنامه های انتخاباتی قید کنند تا بدین گونه سد راه واکنش ها و اعتراضات گسترده صهیونیست ها نسبت به جاافتادن این بند در برنامه های انتخاباتی حزب دمکرات شوند. همچنین برنامه های انتخاباتی نماینده جمهوری خواه آمریکا نیز خالی از این بند نبود و در کل این بند به یکی از اصلی ترین مواد موجود در برنامه های انتخاباتی نامزدهای هر دو حزب دمکرات و جمهوری خواه تبدیل شده بود.
3. گنجاندن موسسه بین المللی قدس، بزرگترین موسسه مردمی عربی و اسلامی حامی قدس در لیست سازمان های تروریستی در تاریخ 4/10/2012 و مفاد چنین حکمی که هدف از آن قطع هرگونه کمک طرف های عربی و اسلامی به شهر قدس و ساکنان آن بود. صدور چنین حکمی بازتاب کننده هماهنگی کسترده میان موضع آمریکا و رژیم صهیونیستی بود، به گونه ای که قبلا نیز برخی نهادها و سازمان های صهیونیستی موسسه بین المللی قدس را به عنوان سازمانی غیر قانونی معرفی کرده بودند.
موضع روسیه:
به نظر نمی رسد که موضع روسیه با ذات آن یا حتی واقعیت های تاریخی موجود در قدس اشغالی همخوانی داشته باشد. ولادیمر پوتین، رئیس جمهور روسیه در تاریخ 26/6/2012 پس از سفر به سرزمین های اشغالی، در حالی که کلاه یهودیان بر سر داشت، از دیوار براق بازدید کرده و تاکید کرد که به وضوح مشاهده کرده که چگونه تاریخ یهود در میان سنگ بناهای قدس مدفون شده بود. از سوی دیگر، مقامات روس همواره سیاست های شهرک سازی رژیم صهیونیستی را محکوم کرده و علیه آن موضع گیری می کنند. همچنین وزارت امور خارجه روسیه با صدور بیانیه هایی شهرک سازی های مداوم رژیم صهیونیستی در ماه دسامبر سال 2012 را محکوم کرد. بازدید پوتین از دیوار براق واقع در بخش شرقی قدس اشغالی و اظهارات وی مبنی بر اینکه تاریخ یهودی را در محله های قدس شاهد بوده است، به منزله عقب نشینی روسیه از مواضع قبلی خویش است و چنین تغییراتی در موضع روسیه از اهمیت بالایی برخوردار است، زیرا روسیه یکی از طرف های عضو کمیته چهارجانبه بین المللی است که مسئول برقراری صلح و سازش در منطقه است. و این تغییر موضع از سوی روسیه می تواند دیدگاه های دولت عبری در قبال قدس و مقدسات آن را دستخوش تغییرات زیادی کند. موضع اروپا: کشورهای اروپایی همواره در انتقاد از سیاست های شهرک سازی رژیم صهیونیستی در قدس اشغالی محافظه کاری کرده اند و سال 2012 نیز از این قاعده مستثنی نبوده است، جز اینکه در نتیجه توسعه شهرک سازی های دولت عبری در سرزمین های اشغالی در ماه های پایانی سال 2012 به منظور انتقام گیری از پذیرش فلسطین در سازمان ملل به عنوان دولت غیر عضو ناظر، محکومیت اقدامات و سیاست های رژیم صهیونیستی افزایش اندکی داشت. کشورهای اروپایی در ظاهر شهرک سازی های صهیونیستی را محکوم می کردند، اما در واقع اتحادیه اروپا با توجه به حجم مبادلات تجاری میان کشورهای عضو و شهرک های صهیونیستی واقع در کرانه باختری از جمله قدس شرقی، یکی از حامیان این شهرک سازی ها به شمار می رود و آخرین داده ها و گزارش ها حاکی از آن است که میزان واردات سالانه کشورهای عضو اتحادیه اروپا از شهرک های صهیونیستی کرانه باختری به 300 میلیون دلار رسیده است، که این میران 15 برابر بیشتر از واردات این کشورها از سرزمین های فلسطینی است. علاوه بر این، اتحادیه اروپا همواره سیاست های خود در زمینه عدم ارائه کمک های مالی به فلسطینیان ساکن قدس را حفظ کرده و تنها به ارائه کمک هایی در حدود 8 میلیون یورو برای اجرای برخی پروژها در قدس در سال 2012 از مجموع صدها میلیون یورویی که سالانه به تشکیلات خودگردان تقدیم می کرد، اکتفا کرده است.
بارزترین رویکردها و گرایش هایی که در سال 2013 می توان پیش بینی کرد:
با توجه به پژوهش ها و بحث و بررسی های انجام شده، می توان رویکردها و گرایشات زیر را برای سال جاری انتظار داشت:
1. پیش بینی می شود که رژیم صهیونیستی تلاش های خود برای اجرای طرح تقسیم مسجد الاقصی میان یهودیان و مسلمانان افزایش دهند و در جریان انتخابات امسال جرات بیشتری برای عملی کردن این طرح پیدا کنند. همچنین پیش بینی می شود فلسطینیان نیز تلاش های بیشتری را برای محافظت و دفاع از مسجد مبارک الاقصی انجام دهند، البته این احتمال نیز می رود که نقش حارسان و مدافعان این مسجد کمی کم رنگ تر از قبل شود.
2. ارزیابی و بررسی پویایی مقابله با دشمن صهیونیستی در شهر قدس نشان می دهد که به احتمال زیاد اوضاع روز به روز در این شهر ملتهب تر از گذشته شده و تا سر حد انفجار پیش برود و هم اکنون پیش زمینه های این انفجار قوی تر و جدی تر از گذشته شده است و به مروز زمان احتمال بروز ناامنی و ملتهب شدن اوضاع بیشتر نیز خواهد شد، به ویژه در پرتو توسعه شهرک سازی ها در سرزمین های اشغالی و فراخوان ها و اظهارات گسترده صهیونیست ها مبنی بر اینکه قدس پایتخت ابدی دولت یهودی خواهد بود و شاید یکی از اساسی ترین دلایل به تعویق افتادن و تاخیر در این انفجار، فراهم نشدن زمینه مناسب در کرانه باختری برای این امر باشد.
3. علاوه بر تقویت اوضاع استراتژیک در غزه به عنوان یکی از نتایج پیروزی مقاومت در نبرد سجیل، شلیک موشک های ام 75 از غزه و اصابت آن به قدس اشغالی می تواند چشم اندازهای تازه ای را در مقابل گزینه مقاومت تحت حمایت های مقاومت مردمی مطرح کند که اخیرا با احداث روستاهای فرضی در قدس از جمله روستای باب الشمس و کرامه همچون واکنشی به طرح های یهودی سازی و شهرک سازی های صهیونیستی شاهد چنین امری بودیم، اما این احتمال با وجود ممانعت از فعال سازی مقاومت مسلحانه در کرانه باختری تا حدودی دور از واقعیت خواهد بود.
4. دلیلی وجود ندارد که نشان دهد گروه های فلسطینی، تشکیلات خودگردان، کشورهای عربی، اتحادیه عرب و سازمان همکاری اسلامی به این زودی بتوانند از عجز و ناتوانی کنونی خود در قبال شهر قدس خارج شوند و شاید رویکرد مطلوب و مد نظر در اینجا ممانعت از تضعیف نفش و تلاش های این طرف ها در مقابل تشدید طرح های یهودی سازی رژیم صهیونیستی باشد.
توصیه ها و دستور العمل ها:
1. تلاش در راستای ایجاد حمایت های عربی و اسلامی از موضع اردن در نظارت بر مقدسات اسلامی و حمایت از آن در مقابل تهدیدات دولت عبری مبنی بر سلب وجهه منحصرا اسلامی مسجد الاقصی و تقویت موضع اردن به عنوان نماینده کشورهای عربی و اسلامی در دفاع از مقدسات اسلامی.
2. پیگیری پرونده تپه مغاربه در سازمان یونسکو و تلاش برای ارائه آن در سازمان ملل متحد و بکارگیری تمامی ابزارها و راهکارهای سیاسی، دیپلماتیک و مردمی ممکن به منظور ممانعت از تکمیل عملیات تخریب این تپه.
3. در پیش گرفتن استراتژی حمایت از ثبات و پایداری ساکنان قدس که منازعات موجود در قدس را به عنوان منازعه آزادی و رهایی از بند اشغالگری دولت عبری معرفی نماید و کمک های مالی طرف های عربی و اسلامی را به شیوه ای واقعی به سمت حمایت از پایداری ساکنان قدس در عرصه های حیاتی اعم از آموزش، اسکان و حمایت های اقتصادی و اجتماعی جهت دار کند.
4. اتخاذ موضعی رسمی و شفاف در قبال طرح تقسیم مسجد الاقصی و تاکید مجدد بر حق خالص مسلمانان در تمامی بخش های این مسجد مبارک.
5. نخستین مطلبی که از علمای امت اسلامی و عربی انتظار می رود، تاکید بر اجماع تمامی امت است مبنی بر اینکه مسجد الاقصی شامل تمامی بخش هایی می شود که به دور آن دیوار کشیده شده است و تقدس درختی در این مسجد همانند تقدس محراب آن است. همچنین باید تمامی تلاش های را متوجه دفع خطراتی نمود که در کمین این مسجد قرار دارد که اصلی ترین این خطرها، طرح دولت عبری برای تقسیم این مسجد مبارک میان یهودیان و مسلمانان است.
6. جنبش ها، احزاب و رهبران فلسطینی باید هیات هایی مردمی را در تمامی شهرها به منظور دفاع از مسجد الاقصی و پیگیری دائمی اوضاع آن مامور کنند و فراخوان هایی را به منظور تحرکات فعال و سازنده مردمی در مقابل هرگونه جنایت دشمن صهیونیستی علیه این مسجد مبارک صادر کنند.
7. تمامی طرف ها باید به طور متحد و یکپارچه در راستای هدفی مشترک که همان مقابله با طرح شوم یهودی سازی است، تلاش کنند و از اتخاذ هر گونه موضع یا اقدامی که موجب ایجاد اختلافات داخلی می شود و شکاف داخلی را عمیق تر می کند، اجتناب ورزند.
منبع:مرکز اطلاع رسانی فلسطین


| شناسه مطلب: 186236







فیلم

خبرگزاری بین المللی قدس


خبرگزاری بین المللی قدس

2017 Qods News Agency. All Rights Reserved

نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است.